کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    طره مفشان که غرامت بر ماست

    طیره منشین که قیامت برخاست

    غمزه بر کشتن من تیز مکن

    کان نه غمزه است که شمشیر قضاست

    بس که از خصم توام بیم سر است

    بر سر این همه خشم تو چراست

    گر عتابی ز سر ناز برفت

    مرو از جای که صحبت برجاست

    گفت بیهوده بر انگشت مپیچ

    بر کسی کو به تو انگشت نماست

    هیچ بد در تو نگفتم بالله

    خود خیال تو بر این گفته گواست

    این قدر گفتم کان روی چو گل

    بستهٔ دیدهٔ هر خس نه رواست

    من همانم تو همان باش به مهر

    که همه شهر حدیث تو و ماست

    بنده خاقانی اگر کرد گناه

    عذر آن کرده به جان خواهد خواست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha