خاقانی شروانی
غزلیات
غزل شماره ۳۴: طره مفشان که غرامت بر ماست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
طره مفشان که غرامت بر ماست طیره منشین که قیامت برخاست غمزه بر کشتن من تیز مکن کان نه غمزه است که شمشیر قضاست بس که از خصم توام بیم سر است بر سر این همه خشم تو چراست گر عتابی ز سر ناز برفت مرو از جای که صحبت برجاست گفت بیهوده بر انگشت مپیچ بر کسی کو به تو انگشت نماست هیچ بد در تو نگفتم بالله خود خیال تو بر این گفته گواست این قدر گفتم کان روی چو گل بستهٔ دیدهٔ هر خس نه رواست من همانم تو همان باش به مهر که همه شهر حدیث تو و ماست بنده خاقانی اگر کرد گناه عذر آن کرده به جان خواهد خواست خاقانی شروانی