کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خوی او از خام‌کاری کم نکرد

    سینهٔ من سوخت چشمش نم نکرد

    دشمنان با دشمنان از شرم خلق

    آشتی رنگی کنند آنهم نکرد

    از مکن گفتن زبانم موی شد

    او هنوز از جور موئی کم نکرد

    روزی از روی خودم چون روی خود

    جان غم پرورد را خرم نکرد

    سینه‌ام زان پس که چون گوهر بسفت

    چون صدف بشکافت پس مرهم نکرد

    عشق او تا بر سر من آب خورد

    آب خورد جانم الا غم نکرد

    در جفا هم جنس عالم بود لیک

    آنچه او کرد از جفا، عالم نکرد

    خار غم در راه خاقانی نهاد

    وز پی برداشتن قد خم نکرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha