به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
خاکی دلم که در لب آن نازنین گریخت
تشنه است کاندر آبخور آتشین گریخت
نالم چو ز آب آتش و جوشم چو ز آتش آب
تا دل در آب و آتش آن نازنین گریخت
آدم فریب گندمگون عارضی بدید
شد در بهشت عارض آن حور عین گریخت
تا دل به کفر دعوت زلفش قبول کرد
کفرش خوش آمد از من مسکین به کین گریخت
بیرون گریخت از ره چشمم میان اشک
الا به پای آب نشاید چنین گریخت
آن لاشه جست ز آخور سنگین هندوان
در مرغزار سنبل آهوی چین گریخت
در کوی عشق دیوی و دیوانگی است عقل
بس عقل کو ز عشق ملامت گزین گریخت
از زعفران روی من و مشک زلف دوست
تعویذ کردهام ز من آن دیو ازین گریخت
خاقانیا حدیث فلک در زمین به است
کامسال طالعت ز فلک در زمین گریخت
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.