کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر زمانی بر دلم باری رسد

    وز جهان بر جانم آزاری رسد

    چشم اگر بر گلستانی افکنم

    از ره گوشم به دل خاری رسد

    نیست امیدم که در راه دلم

    شحنهٔ امید را کاری رسد

    نیستم ممکن که در باغ جهان

    دست من بر شاخ گلناری رسد

    آسمان گر فی‌المثل پاره کنند

    زان نصیب من کله‌واری رسد

    زخم‌ها را گر نجویم مرهمی

    آخر افغان کردنم باری رسد

    از تو پرسم در چنین غم مرد را

    جان رسد بر لب؟ بگو آری رسد

    پی گرفتم کاروان صبر را

    بو که خاقانی به سرباری رسد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha