کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عشق تو به هر دلی فرو ناید

    و اندوه تو هر تنی نفرساید

    در کتم عدم هنوز موقوف است

    آن سینه که سوزش تو را شاید

    از هجر تو ایمنم چو می‌دانم

    کو دست به خون من نیالاید

    با خوی تو صورتم نمی‌بندد

    کز عشق تو جز دریغ برناید

    با دستان غم تو می‌سازم

    گر ناز تو زخمه در نیفزاید

    آن می‌کنی از جفا که لاتسل

    تا کیست که گوید این نمی‌شاید

    ز اندیشهٔ تو قرار من رفته است

    گر لطف کنی قرار باز آید

    چون طشت میان تهی است خاقانی

    زان راحت‌ها که روح را باید

    چون زخم رسد به طشت بخروشد

    انشگت بر او نهی بیاساید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha