کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دل کشید آخر عنان چون مرد میدانت نبود

    صبر پی گم کرد چون هم‌دست دستانت نبود

    صد هزاران گوی زرین داشت چرخ از اختران

    ز آن همه یک گوی در خورد گریبانت نبود

    ماه در دندان گرفته پیشت آورد آسمان

    زآنکه در روی زمین چیزی به دندانت نبود

    قصد دل کردی نگویم کان رگی با جان نداشت

    لیک جان آن داشت کان آهنگ با جانت نبود

    خوش‌دلی گفتی که داری الله الله این مگوی

    بود این دولت مرا اما به دورانت نبود

    فتنه را برسر گرفتم چون سرکار از تو داشت

    عقل را در پا فکندم چون بفرمانت نبود

    وصل تو درخواستم از کعبتین یعنی سه شش

    چون بدیدم جز سه یک از دست هجرانت نبود

    از جفا بر حرف تو انگشت نتوانم نهاد

    کز وفا تا تو توئی حرفی به دیوانت نبود

    آتش غم در دل تابان خاقانی زدی

    این همه کردی و می‌گویم که تاوانت نبود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha