کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از حال خود شکسته دلان را خبر فرست

    تسکین جان سوختگان یک نظر فرست

    جان در تب است از آن شکرستان لعل خویش

    از بهر تب بریدن جان نیشکر فرست

    گفتم به دل که تحفهٔ آن بارگاه انس

    گر زر خشک نیست سخن‌های تر فرست

    بودم در این حدیث که آمد خیال تو

    کای خواجه ما سخن نشناسیم زر فرست

    الماس و زهر بر سر مژگان چو داشتی

    این سوی دل روان کن و آن زی جگر فرست

    سر خواستی ز من هم ازین پای باز گرد

    شمشیر و طشت راست کن و سوی سر فرست

    خاقانیا سپاه غم آمد دو منزلی

    جان را دو اسبه خیز به خدمت به در فرست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha