به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرل احراری

طغرل احراریغزل هاشمارهٔ ۳: حضور خویش خواهی جبر ما را

2310عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

حضور خویش خواهی جبر ما را
تو مغروری به حسن ای بیمدارا!
به سیخ ناز مژگانت کشیدی
دل دلدادگان مبتلا را!
سراسر قتل اهل عشق کردی
نما لطفی به محزونان خدا را!
بنالم گر ز هجرت نرم گردد
دل سخت هزاران سنگ خارا
چرا با ما نسازی یک تکلم؟!
به معراجش رسانیدی جفا را!
اگر چندی نیائی جانب من
ولی از دور می سازم دعا را
نسیمی گر صبا آرد ز کویت
بدو ارسال دارم مدعا را
ز هجرت طغرل زار بلاکش
بمیرد چیست فرمان تو یارا؟!

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲: ز عارض برقع افکندی کشودی روی زیبا ر ...2شمارهٔ ۳: حضور خویش خواهی جبر ما را 3شمارهٔ ۴: اگر به گوشه چشمی نظر کنی ما را 4شمارهٔ ۵: ماه من هر گه کشاید طره لبلاب را 5شمارهٔ ۶: نزهت کویت برد رونق گلزار را 6شمارهٔ ۷: شوخ من هر گه کشاید طره چون قیر را 7شمارهٔ ۸: دارم هوای عشق تو عمریست بر سرا 8شمارهٔ ۹: اگر اینست تندی توسن جولان شتابش را 9شمارهٔ ۱۰: اگر اینست اکنون قدر رفعت آشنایش را 10شمارهٔ ۱۱: نباشد التفاتی با من اکنون تیغ قاتل ...11شمارهٔ ۱۲: گر به عرض آرد تمنا حسرت ناکام را 12شمارهٔ ۱۳: گر قضا با من نویسد محنت ایام را 13شمارهٔ ۱۴: هر که را باشد نظر ترک قباپوش مرا 14شمارهٔ ۱۵: بس که شهد مدعا حال نشد کام مرا 15شمارهٔ ۱۶: تا عروج باده زد دستی گریبان مرا 16شمارهٔ ۱۷: تا قضا کردست در قصر بلا بانی مرا 17شمارهٔ ۱۸: اینست اگر ساز بم و زیر جهان را 18شمارهٔ ۱۹: اگر هوشم کند چون شانه در زلفش شبیخ ...19شمارهٔ ۲۰: آفرین شست خدنگ چشم زهگیر تو را 20شمارهٔ ۲۱: عرض حاجت می کند دل خسرو ناز تو را،21شمارهٔ ۲۲: هر که نوشد از قضا گر جام مشحون تو ...22شمارهٔ ۲۳: تا به اوج دلبری زد اخترش دنباله را 23شمارهٔ ۲۴: هر که در دشت جنون بیند من دیوانه ر ...24شمارهٔ ۲۵: تا ز عکس خویش کردی سرفراز آئینه را 25شمارهٔ ۲۶: برد زلفش گرو از مشکلم آسانی را 26شمارهٔ ۲۷: نباشد ذوق راحت کام ارباب معانی را 27شمارهٔ ۲۸: ندارد میل الفت وضع آزادی پسند ما 28شمارهٔ ۲۹: بس که در کوه بلا همسنگ فرهادیم ما 29شمارهٔ ۳۰: از هجوم اشک بر دریا گذر داریم ما 30شمارهٔ ۳۱: تا به رخسار چو ماه او نظر داریم ما 31شمارهٔ ۳۲: قامتی در زیر بار عشق خم داریم ما 32شمارهٔ ۳۳: بس که چون عنقا ز خاطرها فراموشیم م ...33شمارهٔ ۳۴: هر کرا باشد گذر بر کلبه احزان ما 34شمارهٔ ۳۵: چون نی گرفته ملک جهان را فغان ما 35شمارهٔ ۳۶: هر که آمد به سوی خانه ما 36شمارهٔ ۳۷: هر کس که رخ تو دید جانا 37شمارهٔ ۳۸: ای ز موج طلعتت نظاره در گرداب ها 38شمارهٔ ۳۹: گر خرامد آن پریرو جانب گلزارها 39شمارهٔ ۴۰: عمرها شد می زنم در راه عشقش گام ها 40شمارهٔ ۴۱: اگر اینست با خوبان عالم آشنائی ها 41شمارهٔ ۴۲: ز خود بسیار دور افتادم از معنی قری ...42شمارهٔ ۴۳: ای بهار ناز بهر زینت گل ها بیا!43شمارهٔ ۴۴: ای ز رخسار تو گل شرمنده در گلزارها 44شمارهٔ ۴۵: سنبل از آشفتگی زلف کژت یک پیچ و تا ...45شمارهٔ ۴۶: شوخ بی باکی که کرده خانه مردم خراب 46شمارهٔ ۴۷: می نماید بر لب جو عکس ماه من در آب 47شمارهٔ ۴۸: ماه در پیش رخت یک لمعه باشد از سرا ...48شمارهٔ ۴۹: می برد لعل لب او نشئه از موج شراب 49شمارهٔ ۵۰: اگر چه دورم از نظاره رخسار یار امش ...50شمارهٔ ۵۱: هر کس که گل چید از گلشن شب 51شمارهٔ ۵۲: می رسد از ناله بر گردون لوای عندلی ...52شمارهٔ ۵۳: نغمه عشاق باشد در نوای عندلیب 53شمارهٔ ۵۴: حنا از خون مردم بسته دستت 54شمارهٔ ۵۵: زهی آئینه را حیرت خیال عکس تصویرت 55شمارهٔ ۵۶: حیات طغرل از عشق حبیب است 56شمارهٔ ۵۷: اگر دل محو آن رخسار زیباست 57شمارهٔ ۵۸: هر کرا شوخ پری رخسار است 58شمارهٔ ۵۹: حزین منشین که نوروز بهار است 59شمارهٔ ۶۰: آنکه تسلیم سجود خاک پایش شد سر است 60شمارهٔ ۶۱: تا نهال قامت اورا صنوبر چاکر است 61شمارهٔ ۶۲: تا زیر و بم نغمه مضراب تو ساز است 62شمارهٔ ۶۳: حیا پیراهن اندام ناز است 63شمارهٔ ۶۴: تا زلف تو در خرمن گل غالیه بیز است 64شمارهٔ ۶۵: چند روزی در جهان ای عمر مهمانی بس ...65شمارهٔ ۶۶: خاکساری بس که ما را شهپر بال رساست 66شمارهٔ ۶۷: هر لحظه به دل از مژه ات زخم خدنگ ا ...67شمارهٔ ۶۸: جز عشق به عالم همه اوهام خیال است 68شمارهٔ ۶۹: گر چه رنگ و بو دلیل و شاهد روی گل ...69شمارهٔ ۷۰: رفتن هوش از سرم تا ساربان محمل است 70شمارهٔ ۷۱: در کشور ملاحت شاهی تو را تمام است 71شمارهٔ ۷۲: بس که هستی همه سامان وجود عدم است 72شمارهٔ ۷۳: فرصت عهد جهان از صبح هستی یک دم اس ...73شمارهٔ ۷۴: رندیم ما و بوقلمونی شعار ماست 74شمارهٔ ۷۵: تا درین وادی غبار ما به دامان آشنا ...75شمارهٔ ۷۶: نغمه قانون هستی ساز مضراب فناست 76شمارهٔ ۷۷: شور دریای محبت موجی از آب من است 77شمارهٔ ۷۸: عقیق از حسرت لعل تو خون است 78شمارهٔ ۷۹: تیری که از کمان نگاه تو جسته است 79شمارهٔ ۸۰: دلبرم پر پر جفا افتاده است 80شمارهٔ ۸۱: یکسر شرار عشقم و آهم زبانه است 81شمارهٔ ۸۲: بس که بی رنگی درین گلشن دلیل رنگ ا ...82شمارهٔ ۸۳: باده رندان را شراب کوثریست 83شمارهٔ ۸۴: سرشکم دانه بی حاصل کیست؟!84شمارهٔ ۸۵: قامت دلجوی او سرو گلستان کیست؟!85شمارهٔ ۸۶: سرخط مشق جنون زلف پریشان کیست؟!86شمارهٔ ۸۷: رخش امشب چراغ خانه کیست؟!87شمارهٔ ۸۸: هیچ در ملک جهان چون او پری رخسار ن ...88شمارهٔ ۸۹: در طریق عشق کس را رهبری در کار نیس ...89شمارهٔ ۹۰: بس که در قصر جهان آبادی از معمار ن ...90شمارهٔ ۹۱: حاجت من در دو عالم جز گل روی تو نی ...91شمارهٔ ۹۲: ساقیا باده ده بهار گذشت 92شمارهٔ ۹۳: سرو نازش هر طرف با قامت دلجو گذشت 93شمارهٔ ۹۴: شب که در دل عکس خورشید رخ او جا گر ...94شمارهٔ ۹۵: آمد و در پیش من از ناز جولان کرد و ...95شمارهٔ ۹۶: سرو من باز آ که تا سرو خرامان بینم ...96شمارهٔ ۹۷: پریشان جعد سنبل از سر زلف سمنسایت 97شمارهٔ ۹۸: می کنم جان در غم او کندن جانم عبث 98شمارهٔ ۹۹: چاک است گویا پیراهن صبح 99شمارهٔ ۱۰۰: هر کس که باشد همخانه صبح 100شمارهٔ ۱۰۱: گر چه در میخانه بر لب خنده ها دار ...101شمارهٔ ۱۰۲: باز از رنگ حنا شد پنجه دلدار سرخ 102شمارهٔ ۱۰۳: تا خیال ابرویش کردم سرم آمد به یا ...103شمارهٔ ۱۰۴: اگر شمع دلیل الفت ما رهنما گردد 104شمارهٔ ۱۰۵: ندانم ساغر عشرت کرا سرشار می گردد 105شمارهٔ ۱۰۶: اگر آئینه بر روی تو عرض مدعا دارد 106شمارهٔ ۱۰۷: بت نامهربانم کی ز حال من خبر دارد 107شمارهٔ ۱۰۸: غبار سرمه تا در خانه چشمش وطن دار ...108شمارهٔ ۱۰۹: تا کلک صنع چشم تو سرمشق ناز کرد 109شمارهٔ ۱۱۰: آتش عشق که خاکم تحفه بر باد آورد 110شمارهٔ ۱۱۱: رنگ رخسار تو از رخسار گل ننگ آورد 111شمارهٔ ۱۱۲: مانی چین نقش مطبوع تو در چین آورد 112شمارهٔ ۱۱۳: غنچه از لعل تو سبق گیرد 113شمارهٔ ۱۱۴: شهاب آسا نگاهم از سپهر دیده می تا ...114شمارهٔ ۱۱۵: زلف مشکین تا به دور ماه رویش هاله ...115شمارهٔ ۱۱۶: مرا از عالم و آدم غم عشق تو بس با ...116شمارهٔ ۱۱۷: مرا عشق تو تا سرمایه دنیا و دین ب ...117شمارهٔ ۱۱۸: هر کرا زلف عنبرین باشد 118شمارهٔ ۱۱۹: هر کرا دل محو آن آئینه رخسار شد 119شمارهٔ ۱۲۰: هر کرا چشم تو صهبا می کشد 120شمارهٔ ۱۲۱: از تبسم لعل او تا نشئه از مل می ک ...121شمارهٔ ۱۲۲: تا کمند زلف او صد دل به یک مو می ...122شمارهٔ ۱۲۳: کتاب عارضش را تا سواد خط نمایان ش ...123شمارهٔ ۱۲۴: آه از دور فلک یک لحظه بر کامم نشد 124شمارهٔ ۱۲۵: ماه سیم اندام من هر چند عالی جاه ...125شمارهٔ ۱۲۶: ماه من امروز در مصر ملاحت شاه شد 126شمارهٔ ۱۲۷: تا نزاکت زان خرام قد دلجو می چکد 127شمارهٔ ۱۲۸: به اوج دلبری روی تو تا ماه تمام آ ...128شمارهٔ ۱۲۹: شبی در خاطرم زلف تو آمد 129شمارهٔ ۱۳۰: خوبرویان شیوه حیرت شعارم کرده اند 130شمارهٔ ۱۳۱: مهر عشقش در ازل خط جبینم کرده اند 131شمارهٔ ۱۳۲: شبنم عرض ادب از چشم حیران ریختند 132شمارهٔ ۱۳۳: ساغر عیش ابد گر چه به دستم دادند 133شمارهٔ ۱۳۴: از نگه تیری به جانم آن کمان ابرو ...134شمارهٔ ۱۳۵: هر کجا آن شوخ گر صیدی به ابرو می ...135شمارهٔ ۱۳۶: عشق را حسن تو قانون دگر پیدا کند 136شمارهٔ ۱۳۷: عنبر زلف کژت بازار عنبر بشکند 137شمارهٔ ۱۳۸: باده عشق تو در هر دل اگر جوش کند 138شمارهٔ ۱۳۹: رنگ و بوی باغ حسنت در چمن شور افک ...139شمارهٔ ۱۴۰: غنچه را لعل لبت دلخون کند 140شمارهٔ ۱۴۱: ارغوان در پیش رخسار تو بیرنگی کند 141شمارهٔ ۱۴۲: یار به من باز جفا می کند 142شمارهٔ ۱۴۳: غمزه مردم شکارت غارت جان می کند 143شمارهٔ ۱۴۴: عارض چون ماهش از برقع نمایان می ک ...144شمارهٔ ۱۴۵: دل به طاق ابروی او می پرستی می کن ...145شمارهٔ ۱۴۶: پرتو آئینه ام حیرتبیانی می کند 146شمارهٔ ۱۴۷: تا قماش حسن او را کاروان از ناز ب ...147شمارهٔ ۱۴۸: هر کجا شوق توام ساغر کش آمال بود 148شمارهٔ ۱۴۹: یاد ایامی که هر دم با منت پیغام ب ...149شمارهٔ ۱۵۰: صبح صادق از طلوع معنی ام آگاه بود 150شمارهٔ ۱۵۱: سرم به زیر قدوم تو گر غبار شود 151شمارهٔ ۱۵۲: بود آن روز که چشمم به رخت باز شود 152شمارهٔ ۱۵۳: تا شعاع مهر از جیب تو روشن می شود 153شمارهٔ ۱۵۴: زیر تیغ ابرویش صد مثل من گر سر ده ...154شمارهٔ ۱۵۵: نرگس مست تو آلوی هراتم ندهد 155شمارهٔ ۱۵۶: ز جوش اشک در آبم گهربار اینچنین ب ...156شمارهٔ ۱۵۷: بیا ای دل که نیرنگ و فسونت پر به ...157شمارهٔ ۱۵۸: ای نگاه شفقت آمیزت مرا از جان لذی ...158شمارهٔ ۱۵۹: هر کجا گر گردبادی حلقه می سازد غب ...159شمارهٔ ۱۶۰: در دل خیال آن قد رعنا نگاه دار 160شمارهٔ ۱۶۱: کس نباشد به سیر این گلزار 161شمارهٔ ۱۶۲: بس که اندر باغ از جنت اثر دارد به ...162شمارهٔ ۱۶۳: آنقدر دارد صفا آئینه رخسار یار 163شمارهٔ ۱۶۴: تا شنیدم از صبا افسانه های زلف یا ...164شمارهٔ ۱۶۵: پرده صبح نگه را بر رخ دلدار در 165شمارهٔ ۱۶۶: در حریم یار گر آری گذر 166شمارهٔ ۱۶۷: ای غنچه دهن لب تو شکر 167شمارهٔ ۱۶۸: باز جانم شد فدای چشم خمار دگر 168شمارهٔ ۱۶۹: تا خیال صورتش شد دیده ام را جلوه ...169شمارهٔ ۱۷۰: ای خرام ناز تو چون جلوه طاووس نر 170شمارهٔ ۱۷۱: ای روی تو آفتاب خاور 171شمارهٔ ۱۷۲: آه ازان روزی که گردیدم من از وصل ...172شمارهٔ ۱۷۳: شب که با یاد رخت داشت دلم سوز و گ ...173شمارهٔ ۱۷۴: قامتم خم گشت آخر از غم بالای ناز 174شمارهٔ ۱۷۵: گر چه در راه محبت در تک و تازم هن ...175شمارهٔ ۱۷۶: بس که از زلف تو من خاطر پریشانم ه ...176شمارهٔ ۱۷۷: رفت جان بر باد و دور از وصل جانان ...177شمارهٔ ۱۷۸: در غمت جان دادم و اما تو در نازی ...178شمارهٔ ۱۷۹: ای عارض گلگون تو از باده گهر ریز 179شمارهٔ ۱۸۰: هر چه جز عشقش مرا عار است و بس 180شمارهٔ ۱۸۱: از تبسم لعل او چون غنچه خندان است ...181شمارهٔ ۱۸۲: بر رخش آئینه را یک چشم حیران است ...182شمارهٔ ۱۸۳: با زخم تغافل ز لب یار دوا پرس 183شمارهٔ ۱۸۴: آهنگ کوهسار تو از گوش کر مپرس 184شمارهٔ ۱۸۵: می روم از خویش هر ساعت ز دنبال نف ...185شمارهٔ ۱۸۶: یک نگاه از چشم مخمورش تو را باشد ...186شمارهٔ ۱۸۷: ز خون دیده من نامه به یار نویس 187شمارهٔ ۱۸۸: گر زیان ظاهر نمائی در خیال سود با ...188شمارهٔ ۱۸۹: گر نه ای صندل برو درد سر خمار باش 189شمارهٔ ۱۹۰: چند روزی بر بنای طاق غم معمار باش 190شمارهٔ ۱۹۱: بنای عشق گرت هست خانه ویران باش 191شمارهٔ ۱۹۲: هر که را باشد چو من گر شوخ سیمین ...192شمارهٔ ۱۹۳: شهادت بسملم از یک نگاه چشم مستستش 193شمارهٔ ۱۹۴: ز خود چندان فراموشم که نآیم هیچ د ...194شمارهٔ ۱۹۵: اگر بر قاصد نظاره بخشد رخصت بارش 195شمارهٔ ۱۹۶: هر کرا گر دلبرش باشد نباشد دل برش 196شمارهٔ ۱۹۷: ندانم گرمی خونی که دارد رنگ تأثیر ...197شمارهٔ ۱۹۸: چه خاصیت بود یارب نصیب چشم زهگیرش 198شمارهٔ ۱۹۹: هر کس که پر از باده عشق است ایاغش 199شمارهٔ ۲۰۰: بتی دارم که چتر مهر باشد زیب اورن ...200شمارهٔ ۲۰۱: دمد صبح امید من اگر از شام هجرانش 201شمارهٔ ۲۰۲: چه امکان است گردد از دلم بیرون تم ...202شمارهٔ ۲۰۳: می کند نظاره تا بر روی آن تنناز ر ...203شمارهٔ ۲۰۴: تا قضا زد خیمه هستی درین نیلی بسا ...204شمارهٔ ۲۰۵: گر نه ای بلبل تو را از صحبت گل ها ...205شمارهٔ ۲۰۶: بید مجنون را به جز آشفتگی از بر چ ...206شمارهٔ ۲۰۷: هر کس که دارد یک دلبر فیض 207شمارهٔ ۲۰۸: تا شد از کتم عدم در ملک هستی بود ...208شمارهٔ ۲۰۹: بس که شب تا روز از غم گریه ها دار ...209شمارهٔ ۲۱۰: از کمال روشنی در دیده شد جای چراغ 210شمارهٔ ۲۱۱: ای به خوبی در میان خوبرویان معترف 211شمارهٔ ۲۱۲: یار ما را پیرهن از برگ گل باشد لط ...212شمارهٔ ۲۱۳: ای شوخ پریوشان آفاق 213شمارهٔ ۲۱۴: ای لعل لب تو جان عاشق 214شمارهٔ ۲۱۵: دارد چمن ز رونق فصل بهار رنگ 215شمارهٔ ۲۱۶: اگر خرامی به سوی چمن بدین نیرنگ 216شمارهٔ ۲۱۷: حافظت از چشم بد بادا خداوند تعال 217شمارهٔ ۲۱۸: مرا شوریست بر سر از غم دل 218شمارهٔ ۲۱۹: بلند است از فلک مأوای بیدل 219شمارهٔ ۲۲۰: خوشا روزی که از مضمون طغرل 220شمارهٔ ۲۲۱: عالمی از روی او دارد گلستان در بغ ...221شمارهٔ ۲۲۲: ای از بهار عارضت نظاره را جان در ...222شمارهٔ ۲۲۳: ای نرگس مستت چمن آرای تغافل 223شمارهٔ ۲۲۴: لبت لعل و قدت طوبی رخت گل 224شمارهٔ ۲۲۵: گر کسی چیند ز باغ عارضت یکبار گل 225شمارهٔ ۲۲۶: بس که آوردست نخل قامت دلدار گل 226شمارهٔ ۲۲۷: ای ز صبح عارضت شرمنده در گلزار گل 227شمارهٔ ۲۲۸: در محفل رقیبان رویت شکفته گل گل 228شمارهٔ ۲۲۹: تا به منشور سخن سرمشق طغرا گشته ا ...229شمارهٔ ۲۳۰: بشنود بلبل اگر اندر گلستان ناله ا ...230شمارهٔ ۲۳۱: بر نمی آید برون از سینه آسان ناله ...231شمارهٔ ۲۳۲: کاش در بزم ادب من دلبری می داشتم 232شمارهٔ ۲۳۳: طرب پیمای عشقم خاکساریهاست معراجم 233شمارهٔ ۲۳۴: ازان روزی که من در حلقه زلف تو اف ...234شمارهٔ ۲۳۵: خجالت مایه ام وضع پریشانیست بنیاد ...235شمارهٔ ۲۳۶: کتاب عشق می خوانم کنون فهم سبق کر ...236شمارهٔ ۲۳۷: به مضراب دگر قانون عشقت ساز می کر ...237شمارهٔ ۲۳۸: صفحه دل را ز موج باده تا مستر زدم 238شمارهٔ ۲۳۹: فروزد شمع رخسارش اگر در کلبه تارم 239شمارهٔ ۲۴۰: نوبهار ایجادم رونق حمل دارم 240شمارهٔ ۲۴۱: بنما رخ چو ماهت که ز دل برد قرارم 241شمارهٔ ۲۴۲: حجاب از رخ فکن دلبر که زارم 242شمارهٔ ۲۴۳: ای نهال قامتت نخل گلستان ارم 243شمارهٔ ۲۴۴: وه که محرم در حریمش غیر و من اندر ...244شمارهٔ ۲۴۵: ز معمار خرابی بس که همچون گنج معم ...245شمارهٔ ۲۴۶: ندانم از چه استاد ازل کردست تخمیر ...246شمارهٔ ۲۴۷: بساط هستی خود را به راهت خاک می س ...247شمارهٔ ۲۴۸: به عالم خویش را از بی خودی افسانه ...248شمارهٔ ۲۴۹: ادب سرمایه عشقم مپرس از شوخی نازم 249شمارهٔ ۲۵۰: هر گه ز ناز خندد آن جوهر تبسم 250شمارهٔ ۲۵۱: حدیث زلف او خواهم خطی از هاله بنو ...251شمارهٔ ۲۵۲: چو می از آتش شوق وصال یار در جوشم 252شمارهٔ ۲۵۳: گرفتار کمند آن خم زلف بناگوشم 253شمارهٔ ۲۵۴: ندانم شمع رخسار که روشن شد ز آمال ...254شمارهٔ ۲۵۵: نشئه از میخانه تحقیق می خواهد دلم 255شمارهٔ ۲۵۶: آبله شد سد ره منزلم 256شمارهٔ ۲۵۷: ندانم نشئه از پیمانه چشم که در جا ...257شمارهٔ ۲۵۸: نباشد جز حساب غم به جدول خط تقویم ...258شمارهٔ ۲۵۹: ناله همان به که ز دل سر کنم 259شمارهٔ ۲۶۰: چو گل زین باغ یک دل غرق خونم 260شمارهٔ ۲۶۱: بیا ای باعث شور جنونم 261شمارهٔ ۲۶۲: عشق تو بلای جان و دینم 262شمارهٔ ۲۶۳: من از ساقی برای دفع غم توقیر می خ ...263شمارهٔ ۲۶۴: عارضت آفتاب می گویم 264شمارهٔ ۲۶۵: تا نگه از چشم حیران کرده ایم 265شمارهٔ ۲۶۶: حلاوت در دلم از عشق جانان 266شمارهٔ ۲۶۷: مرحبا ای دلبر سیمین تن سیمین بدن 267شمارهٔ ۲۶۸: زیر بار عشق تو قدم دو تا خواهد شد ...268شمارهٔ ۲۶۹: در غم عشق تو آخر ناتوان خواهم شدن 269شمارهٔ ۲۷۰: با برگ رخسار گلت ای گلبدن خوارم م ...270شمارهٔ ۲۷۱: ای جفاجو اندکی قلب مرا تفریح کن 271شمارهٔ ۲۷۲: سواد سرمه شام است در چشم نگار من 272شمارهٔ ۲۷۳: تا کشد از رخ نقاب آن ماه سیمین سا ...273شمارهٔ ۲۷۴: آه از جوش صفای طبع معنی زای من 274شمارهٔ ۲۷۵: تاب رخت ندارد خورشید طاق گردون 275شمارهٔ ۲۷۶: شوخ شهر آشوب من گر بی حجاب آید بر ...276شمارهٔ ۲۷۷: به یاد خنده آن لعل میگون 277شمارهٔ ۲۷۸: بتی دارم که صد میخانه باشد در کنا ...278شمارهٔ ۲۷۹: قدر مسیحا برد لعل سخندان او 279شمارهٔ ۲۸۰: شوخی که بگذرد ز دل ما سنان او 280شمارهٔ ۲۸۱: سرو و صنوبر شد خجل از قامت زیبای ...281شمارهٔ ۲۸۲: برد دلم را ز ره زلف سمنسای او 282شمارهٔ ۲۸۳: ماه تمام من که منم مستمند تو 283شمارهٔ ۲۸۴: دلبرم را هست گویا سیر صحرا آرزو 284شمارهٔ ۲۸۵: از قامت بلندت قمری به لحن کوکو 285شمارهٔ ۲۸۶: دل پیش تو کشف راز کرده 286شمارهٔ ۲۸۷: ای عشق بلای جان شدستی 287شمارهٔ ۲۸۸: ای غنچه خندان من از بوستان کیستی؟ ...288شمارهٔ ۲۸۹: یاد ایامی که سوی ما خرامی داشتی 289شمارهٔ ۲۹۰: آن روز وعده تو سرآمد نیامدی 290شمارهٔ ۲۹۱: عارضت خورشید اوج دلبری 291شمارهٔ ۲۹۲: با لب لعل تو طوطی نکند هم سخنی 292شمارهٔ ۲۹۳: ای فلک داد از جفایت در چه حالم کر ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ