کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تا قماش حسن او را کاروان از ناز بود
    مشتری را محمل سودا جرس آواز بود
    مردم از حسرت که زستغنا نمی گوید سخن
    یاد ایامی که لعل او مسیح اعجاز بود!
    قامتش در بوستان حسن دیدم جلوه گر
    در میان نونهالان چمن ممتاز بود
    از صبا تا مژده پیغام دیدارش رسید
    چشم امیدم به راه انتظارش باز بود
    منشی صبح ازل زد قرعه فال مرا
    عاقبت مرغ دلم در چنگ این شهباز بود
    دانه خالش بسان کهربا دل می کشد
    افعی زلف کج او سخت افسونساز بود
    داشت چشم ساحرش در ملک دین یغماگری
    تا کمان ابرویش را غمزه تیرنداز بود
    از جدائی همچو نی انجام عمرم ناله شد
    لاله سان داغ دلم از حسرت آغاز بود
    در ازل صید معانی بال تیهو را کشاد
    طغرل ما از پیش آن روز در پرواز بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha