کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شهادت بسملم از یک نگاه چشم مستستش
    اجل در خاطرم نآید ز لعل می پرستستش
    محیط کلفت غم را دلم زان رو شده ماهی
    که تا بیرون کشد زان بحر غم آن مه به شستستش
    سر تسلیم خوبان را به پای او ازان باشد
    که اندر سر بود او را کلاه کج شکستستش
    ازو خواهم کشاد مشکل بخت سیاه خود
    که باشد بستن و بکشادن دلها به دستستش
    لوای نازنینی از همه بالا زده حسنش
    ازان روزی که اندر مسند خوبی نشستستش
    دلم همچون سپند از آتش عشقش همی سوزد
    ز خاموشی ولی یک ره ازین مجمر نجستستش
    یکی سر کی بود خالی ز سودای خیال او
    ز دام حلقه گیسوی او یک دل نرستستش!
    نزاکت چاکر سرو قد شمشاد او گشته
    پی تاراج دلها در کمر تا بهله بستستش
    چمن را باغبان زینت فزود از بهر تشریفت
    فدای مقدم نیک تو سازد هر چه هستستش
    اگر چه صبح زد دم از دم صبح بناگوشت
    سنان نیزه خورشید او را سینه خستستش
    نهال باغ طبعم طغرل از خورشید بر دارد
    به گلچینی درین گلشن به هر قابل ره استستش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha