یاد ایامی که سوی ما خرامی داشتی
با کف از میخانه الطاف جامی داشتی!
از بهار عارضت نظاره ام می چید گل
چون نگه در خانه چشمم مقامی داشتی
انجمن آرای بزم ما حدیث وصل بود
حیف گفتاری که زان شکر به کامی داشتی!
از طریق و شیوه عهد و وفا گشتی برون
با مروت بین خوبان گر چه نامی داشتی
مژده و پیغام قاصد بود انفاس مسیح
از لب جانبخش با ما گر پیامی داشتی!
خاص بود مرعام را و عام بود مر خاص را
از نوازش ها که لطف خاص و عامی داشتی
کلبه ما طغرل از خورشید پرتو می زند
سوی این کاشانه گویا سیر بامی داشتی!