کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تا قضا زد خیمه هستی درین نیلی بساط
    شهد جام عیش را با زهر غم کرد اختلاط
    راحتی نبود به کس در محنت آباد جهان
    جای آسائش نباشد صحن و بام این رباط
    فرصت فردا ز دیوان ازل نآمد تو را
    می توانی کن تو کار خویش امروز احتیاط
    در سلوک عاشقی تمکین بود شرط ادب
    بارگاه عشق نبود جای هزل و انبساط
    زال دنیا را که مردان سه طلاقش داده اند
    غره مکرش مشو بینی به گوش او قراط
    عاقبت پیچید به پایت رشته دام اجل
    مسلخ دنیا که از شام و سحر دارد قماط
    طغرل از جام ازل با قسمت خود راضی ام
    زهر غم باشد نصیبم از قضا جای قباط

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha