ای نگاه شفقت آمیزت مرا از جان لذید
هرچه باشد در جهان خوشتر مرا از آن لذیذ
هست در کامم گوارا تلخی زهر غمت
گر چه باشد در مذاق هر گدائی نان لذیذ
من گرفتارم کنون با درد بی درمان تو
شربتی بیمار را کی باشد از درمان لذیذ؟!
جانب ما مستمندان کن خدا را یک نظر
هیچ نبود در جهان نیکوتر از احسان لذیذ!
مردم از فریادت ای رشک بتان کابلی
گوئیا باشد به گوشت ناله افغان لذیذ!
حرفی از لعل تو باشد گوهر قیمتبها
می نباشد هر متاعی کش بود ارزان لذیذ
در سخن طغرل طریق پختگان را پیشه کن
میوه ات گر خام باشد نیست در دندان لذیذ!