کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    برو به کار خود ای واعظ این چه فریادست

    مرا فتاد دل از ره تو را چه افتادست

    میان او که خدا آفریده است از هیچ

    دقیقه‌ایست که هیچ آفریده نگشادست

    به کام تا نرساند مرا لبش چون نای

    نصیحت همه عالم به گوش من بادست

    گدای کوی تو از هشت خلد مستغنیست

    اسیر عشق تو از هر دو عالم آزادست

    اگر چه مستی عشقم خراب کرد ولی

    اساس هستی من زان خراب آبادست

    دلا منال ز بیداد و جور یار که یار

    تو را نصیب همین کرد و این از آن دادست

    برو فسانه مخوان و فسون مدم حافظ

    کز این فسانه و افسون مرا بسی یادست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha