کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ساقی بیا که یار ز رخ پرده برگرفت

    کار چراغ خلوتیان باز درگرفت

    آن شمع سرگرفته دگر چهره برفروخت

    وین پیر سالخورده جوانی ز سر گرفت

    آن عشوه داد عشق که مفتی ز ره برفت

    وان لطف کرد دوست که دشمن حذر گرفت

    زنهار از آن عبارت شیرین دلفریب

    گویی که پسته تو سخن در شکر گرفت

    بار غمی که خاطر ما خسته کرده بود

    عیسی دمی خدا بفرستاد و برگرفت

    هر سروقد که بر مه و خور حسن می‌فروخت

    چون تو درآمدی پی کاری دگر گرفت

    زین قصه هفت گنبد افلاک پرصداست

    کوته نظر ببین که سخن مختصر گرفت

    حافظ تو این سخن ز که آموختی که بخت

    تعویذ کرد شعر تو را و به زر گرفت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha