کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید
     

    ای که بر ماه از خط مشکین نقاب انداختی

    لطف کردی سایه‌ای بر آفتاب انداختی

    تا چه خواهد کرد با ما آب و رنگ عارضت

    حالیا نیرنگ نقشی خوش بر آب انداختی

    گوی خوبی بردی از خوبان خلخ شاد باش

    جام کیخسرو طلب کافراسیاب انداختی

    هر کسی با شمع رخسارت به وجهی عشق باخت

    زان میان پروانه را در اضطراب انداختی

    گنج عشق خود نهادی در دل ویران ما

    سایه دولت بر این کنج خراب انداختی

    زینهار از آب آن عارض که شیران را از آن

    تشنه لب کردی و گردان را در آب انداختی

    خواب بیداران ببستی وان گه از نقش خیال

    تهمتی بر شب روان خیل خواب انداختی

    پرده از رخ برفکندی یک نظر در جلوه گاه

    و از حیا حور و پری را در حجاب انداختی

    باده نوش از جام عالم بین که بر اورنگ جم

    شاهد مقصود را از رخ نقاب انداختی

    از فریب نرگس مخمور و لعل می پرست

    حافظ خلوت نشین را در شراب انداختی

    و از برای صید دل در گردنم زنجیر زلف

    چون کمند خسرو مالک رقاب انداختی

    داور دارا شکوه‌ای آن که تاج آفتاب

    از سر تعظیم بر خاک جناب انداختی

    نصره الدین شاه یحیی آن که خصم ملک را

    از دم شمشیر چون آتش در آب انداختی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha