کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید
     

    که برد به نزد شاهان ز من گدا پیامی

    که به کوی می فروشان دو هزار جم به جامی

    شده‌ام خراب و بدنام و هنوز امیدوارم

    که به همت عزیزان برسم به نیک نامی

    تو که کیمیافروشی نظری به قلب ما کن

    که بضاعتی نداریم و فکنده‌ایم دامی

    عجب از وفای جانان که عنایتی نفرمود

    نه به نامه‌ای پیامی نه به خامه‌ای سلامی

    اگر این شراب خام است اگر آن حریف پخته

    به هزار بار بهتر ز هزار پخته خامی

    ز رهم میفکن ای شیخ به دانه‌های تسبیح

    که چو مرغ زیرک افتد نفتد به هیچ دامی

    سر خدمت تو دارم بخرم به لطف و مفروش

    که چو بنده کمتر افتد به مبارکی غلامی

    به کجا برم شکایت به که گویم این حکایت

    که لبت حیات ما بود و نداشتی دوامی

    بگشای تیر مژگان و بریز خون حافظ

    که چنان کشنده‌ای را نکند کس انتقامی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha