کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید
     

    چو گل هر دم به بویت جامه در تن

    کنم چاک از گریبان تا به دامن

    تنت را دید گل گویی که در باغ

    چو مستان جامه را بدرید بر تن

    من از دست غمت مشکل برم جان

    ولی دل را تو آسان بردی از من

    به قول دشمنان برگشتی از دوست

    نگردد هیچ کس با دوست دشمن

    تنت در جامه چون در جام باده

    دلت در سینه چون در سیم آهن

    ببار ای شمع اشک از چشم خونین

    که شد سوز دلت بر خلق روشن

    مکن کز سینه‌ام آه جگرسوز

    برآید همچو دود از راه روزن

    دلم را مشکن و در پا مینداز

    که دارد در سر زلف تو مسکن

    چو دل در زلف تو بسته‌ست حافظ

    بدین سان کار او در پا میفکن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha