کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای قبای پادشاهی راست بر بالای تو

    زینت تاج و نگین از گوهر والای تو

    آفتاب فتح را هر دم طلوعی می‌دهد

    از کلاه خسروی رخسار مه سیمای تو

    جلوه گاه طایر اقبال باشد هر کجا

    سایه‌اندازد همای چتر گردون سای تو

    از رسوم شرع و حکمت با هزاران اختلاف

    نکته‌ای هرگز نشد فوت از دل دانای تو

    آب حیوانش ز منقار بلاغت می‌چکد

    طوطی خوش لهجه یعنی کلک شکرخای تو

    گر چه خورشید فلک چشم و چراغ عالم است

    روشنایی بخش چشم اوست خاک پای تو

    آن چه اسکندر طلب کرد و ندادش روزگار

    جرعه‌ای بود از زلال جام جان افزای تو

    عرض حاجت در حریم حضرتت محتاج نیست

    راز کس مخفی نماند با فروغ رای تو

    خسروا پیرانه سر حافظ جوانی می‌کند

    بر امید عفو جان بخش گنه فرسای تو

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha