کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خط عذار یار که بگرفت ماه از او

    خوش حلقه‌ایست لیک به در نیست راه از او

    ابروی دوست گوشه محراب دولت است

    آن جا بمال چهره و حاجت بخواه از او

    ای جرعه نوش مجلس جم سینه پاک دار

    کآیینه‌ایست جام جهان بین که آه از او

    کردار اهل صومعه‌ام کرد می پرست

    این دود بین که نامه من شد سیاه از او

    سلطان غم هر آن چه تواند بگو بکن

    من برده‌ام به باده فروشان پناه از او

    ساقی چراغ می به ره آفتاب دار

    گو برفروز مشعله صبحگاه از او

    آبی به روزنامه اعمال ما فشان

    باشد توان سترد حروف گناه از او

    حافظ که ساز مطرب عشاق ساز کرد

    خالی مباد عرصه این بزمگاه از او

    آیا در این خیال که دارد گدای شهر

    روزی بود که یاد کند پادشاه از او

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha