کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید
     

    وصال او ز عمر جاودان به

    خداوندا مرا آن ده که آن به

    به شمشیرم زد و با کس نگفتم

    که راز دوست از دشمن نهان به

    به داغ بندگی مردن بر این در

    به جان او که از ملک جهان به

    خدا را از طبیب من بپرسید

    که آخر کی شود این ناتوان به

    گلی کان پایمال سرو ما گشت

    بود خاکش ز خون ارغوان به

    به خلدم دعوت ای زاهد مفرما

    که این سیب زنخ زان بوستان به

    دلا دایم گدای کوی او باش

    به حکم آن که دولت جاودان به

    جوانا سر متاب از پند پیران

    که رای پیر از بخت جوان به

    شبی می‌گفت چشم کس ندیده‌ست

    ز مروارید گوشم در جهان به

    اگر چه زنده رود آب حیات است

    ولی شیراز ما از اصفهان به

    سخن اندر دهان دوست شکر

    ولیکن گفته حافظ از آن به

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha