کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شراب تلخ می‌خواهم که مردافکن بود زورش

    که تا یک دم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش

    سماط دهر دون پرور ندارد شهد آسایش

    مذاق حرص و آز ای دل بشو از تلخ و از شورش

    بیاور می که نتوان شد ز مکر آسمان ایمن

    به لعب زهره چنگی و مریخ سلحشورش

    کمند صید بهرامی بیفکن جام جم بردار

    که من پیمودم این صحرا نه بهرام است و نه گورش

    بیا تا در می صافیت راز دهر بنمایم

    به شرط آن که ننمایی به کج طبعان دل کورش

    نظر کردن به درویشان منافی بزرگی نیست

    سلیمان با چنان حشمت نظرها بود با مورش

    کمان ابروی جانان نمی‌پیچد سر از حافظ

    ولیکن خنده می‌آید بدین بازوی بی زورش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha