کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید
     

    فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش

    گل در اندیشه که چون عشوه کند در کارش

    دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند

    خواجه آن است که باشد غم خدمتگارش

    جای آن است که خون موج زند در دل لعل

    زین تغابن که خزف می‌شکند بازارش

    بلبل از فیض گل آموخت سخن ور نه نبود

    این همه قول و غزل تعبیه در منقارش

    ای که در کوچه معشوقه ما می‌گذری

    بر حذر باش که سر می‌شکند دیوارش

    آن سفرکرده که صد قافله دل همره اوست

    هر کجا هست خدایا به سلامت دارش

    صحبت عافیتت گر چه خوش افتاد ای دل

    جانب عشق عزیز است فرومگذارش

    صوفی سرخوش از این دست که کج کرد کلاه

    به دو جام دگر آشفته شود دستارش

    دل حافظ که به دیدار تو خوگر شده بود

    نازپرورد وصال است مجو آزارش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha