کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید
     

    خرم آن روز کز این منزل ویران بروم

    راحت جان طلبم و از پی جانان بروم

    گر چه دانم که به جایی نبرد راه غریب

    من به بوی سر آن زلف پریشان بروم

    دلم از وحشت زندان سکندر بگرفت

    رخت بربندم و تا ملک سلیمان بروم

    چون صبا با تن بیمار و دل بی‌طاقت

    به هواداری آن سرو خرامان بروم

    در ره او چو قلم گر به سرم باید رفت

    با دل زخم کش و دیده گریان بروم

    نذر کردم گر از این غم به درآیم روزی

    تا در میکده شادان و غزل خوان بروم

    به هواداری او ذره صفت رقص کنان

    تا لب چشمه خورشید درخشان بروم

    تازیان را غم احوال گران باران نیست

    پارسایان مددی تا خوش و آسان بروم

    ور چو حافظ ز بیابان نبرم ره بیرون

    همره کوکبه آصف دوران بروم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha