کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید
     

    من دوستدار روی خوش و موی دلکشم

    مدهوش چشم مست و می صاف بی‌غشم

    گفتی ز سر عهد ازل یک سخن بگو

    آن گه بگویمت که دو پیمانه درکشم

    من آدم بهشتیم اما در این سفر

    حالی اسیر عشق جوانان مه وشم

    در عاشقی گزیر نباشد ز ساز و سوز

    استاده‌ام چو شمع مترسان ز آتشم

    شیراز معدن لب لعل است و کان حسن

    من جوهری مفلسم ایرا مشوشم

    از بس که چشم مست در این شهر دیده‌ام

    حقا که می نمی‌خورم اکنون و سرخوشم

    شهریست پر کرشمه حوران ز شش جهت

    چیزیم نیست ور نه خریدار هر ششم

    بخت ار مدد دهد که کشم رخت سوی دوست

    گیسوی حور گرد فشاند ز مفرشم

    حافظ عروس طبع مرا جلوه آرزوست

    آیینه‌ای ندارم از آن آه می‌کشم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha