کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دوش بیماری چشم تو ببرد از دستم

    لیکن از لطف لبت صورت جان می‌بستم

    عشق من با خط مشکین تو امروزی نیست

    دیرگاه است کز این جام هلالی مستم

    از ثبات خودم این نکته خوش آمد که به جور

    در سر کوی تو از پای طلب ننشستم

    عافیت چشم مدار از من میخانه نشین

    که دم از خدمت رندان زده‌ام تا هستم

    در ره عشق از آن سوی فنا صد خطر است

    تا نگویی که چو عمرم به سر آمد رستم

    بعد از اینم چه غم از تیر کج انداز حسود

    چون به محبوب کمان ابروی خود پیوستم

    بوسه بر درج عقیق تو حلال است مرا

    که به افسوس و جفا مهر وفا نشکستم

    صنمی لشکریم غارت دل کرد و برفت

    آه اگر عاطفت شاه نگیرد دستم

    رتبت دانش حافظ به فلک بر شده بود

    کرد غمخواری شمشاد بلندت پستم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha