کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    پیرانه سرم عشق جوانی به سر افتاد

    وان راز که در دل بنهفتم به درافتاد

    از راه نظر مرغ دلم گشت هواگیر

    ای دیده نگه کن که به دام که درافتاد

    دردا که از آن آهوی مشکین سیه چشم

    چون نافه بسی خون دلم در جگر افتاد

    از رهگذر خاک سر کوی شما بود

    هر نافه که در دست نسیم سحر افتاد

    مژگان تو تا تیغ جهانگیر برآورد

    بس کشته دل زنده که بر یک دگر افتاد

    بس تجربه کردیم در این دیر مکافات

    با دردکشان هر که درافتاد برافتاد

    گر جان بدهد سنگ سیه لعل نگردد

    با طینت اصلی چه کند بدگهر افتاد

    حافظ که سر زلف بتان دست کشش بود

    بس طرفه حریفیست کش اکنون به سر افتاد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha