کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سحر بلبل حکایت با صبا کرد

    که عشق روی گل با ما چه‌ها کرد

    از آن رنگ رخم خون در دل افتاد

    وز آن گلشن به خارم مبتلا کرد

    غلام همت آن نازنینم

    که کار خیر بی روی و ریا کرد

    من از بیگانگان دیگر ننالم

    که با من هر چه کرد آن آشنا کرد

    گر از سلطان طمع کردم خطا بود

    ور از دلبر وفا جستم جفا کرد

    خوشش باد آن نسیم صبحگاهی

    که درد شب نشینان را دوا کرد

    نقاب گل کشید و زلف سنبل

    گره بند قبای غنچه وا کرد

    به هر سو بلبل عاشق در افغان

    تنعم از میان باد صبا کرد

    بشارت بر به کوی می فروشان

    که حافظ توبه از زهد ریا کرد

    وفا از خواجگان شهر با من

    کمال دولت و دین بوالوفا کرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha