کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد

    شعری بخوان که با او رطل گران توان زد

    بر آستان جانان گر سر توان نهادن

    گلبانگ سربلندی بر آسمان توان زد

    قد خمیده ما سهلت نماید اما

    بر چشم دشمنان تیر از این کمان توان زد

    در خانقه نگنجد اسرار عشقبازی

    جام می مغانه هم با مغان توان زد

    درویش را نباشد برگ سرای سلطان

    ماییم و کهنه دلقی کآتش در آن توان زد

    اهل نظر دو عالم در یک نظر ببازند

    عشق است و داو اول بر نقد جان توان زد

    گر دولت وصالت خواهد دری گشودن

    سرها بدین تخیل بر آستان توان زد

    عشق و شباب و رندی مجموعه مراد است

    چون جمع شد معانی گوی بیان توان زد

    شد رهزن سلامت زلف تو وین عجب نیست

    گر راه زن تو باشی صد کاروان توان زد

    حافظ به حق قرآن کز شید و زرق بازآی

    باشد که گوی عیشی در این جهان توان زد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha