کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    برنیامد از تمنای لبت کامم هنوز

    بر امید جام لعلت دردی آشامم هنوز

    روز اول رفت دینم در سر زلفین تو

    تا چه خواهد شد در این سودا سرانجامم هنوز

    ساقیا یک جرعه‌ای زان آب آتشگون که من

    در میان پختگان عشق او خامم هنوز

    از خطا گفتم شبی زلف تو را مشک ختن

    می‌زند هر لحظه تیغی مو بر اندامم هنوز

    پرتو روی تو تا در خلوتم دید آفتاب

    می‌رود چون سایه هر دم بر در و بامم هنوز

    نام من رفته‌ست روزی بر لب جانان به سهو

    اهل دل را بوی جان می‌آید از نامم هنوز

    در ازل داده‌ست ما را ساقی لعل لبت

    جرعه جامی که من مدهوش آن جامم هنوز

    ای که گفتی جان بده تا باشدت آرام جان

    جان به غم‌هایش سپردم نیست آرامم هنوز

    در قلم آورد حافظ قصه لعل لبش

    آب حیوان می‌رود هر دم ز اقلامم هنوز

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha