کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نه هر که چهره برافروخت دلبری داند

    نه هر که آینه سازد سکندری داند

    نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشست

    کلاه داری و آیین سروری داند

    تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن

    که دوست خود روش بنده پروری داند

    غلام همت آن رند عافیت سوزم

    که در گداصفتی کیمیاگری داند

    وفا و عهد نکو باشد ار بیاموزی

    وگرنه هر که تو بینی ستمگری داند

    بباختم دل دیوانه و ندانستم

    که آدمی بچه‌ای شیوه پری داند

    هزار نکته باریکتر ز مو این جاست

    نه هر که سر بتراشد قلندری داند

    مدار نقطه بینش ز خال توست مرا

    که قدر گوهر یک دانه جوهری داند

    به قد و چهره هر آن کس که شاه خوبان شد

    جهان بگیرد اگر دادگستری داند

    ز شعر دلکش حافظ کسی بود آگاه

    که لطف طبع و سخن گفتن دری داند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha