کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جهان بر ابروی عید از هلال وسمه کشید

    هلال عید در ابروی یار باید دید

    شکسته گشت چو پشت هلال قامت من

    کمان ابروی یارم چو وسمه بازکشید

    مگر نسیم خطت صبح در چمن بگذشت

    که گل به بوی تو بر تن چو صبح جامه درید

    نبود چنگ و رباب و نبید و عود که بود

    گل وجود من آغشته گلاب و نبید

    بیا که با تو بگویم غم ملالت دل

    چرا که بی تو ندارم مجال گفت و شنید

    بهای وصل تو گر جان بود خریدارم

    که جنس خوب مبصر به هر چه دید خرید

    چو ماه روی تو در شام زلف می‌دیدم

    شبم به روی تو روشن چو روز می‌گردید

    به لب رسید مرا جان و برنیامد کام

    به سر رسید امید و طلب به سر نرسید

    ز شوق روی تو حافظ نوشت حرفی چند

    بخوان ز نظمش و در گوش کن چو مروارید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha