کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دارم امید عاطفتی از جانب دوست

    کردم جنایتی و امیدم به عفو اوست

    دانم که بگذرد ز سر جرم من که او

    گر چه پریوش است ولیکن فرشته خوست

    چندان گریستم که هر کس که برگذشت

    در اشک ما چو دید روان گفت کاین چه جوست

    هیچ است آن دهان و نبینم از او نشان

    موی است آن میان و ندانم که آن چه موست

    دارم عجب ز نقش خیالش که چون نرفت

    از دیده‌ام که دم به دمش کار شست و شوست

    بی گفت و گوی زلف تو دل را همی‌کشد

    با زلف دلکش تو که را روی گفت و گوست

    عمریست تا ز زلف تو بویی شنیده‌ام

    زان بوی در مشام دل من هنوز بوست

    حافظ بد است حال پریشان تو ولی

    بر بوی زلف یار پریشانیت نکوست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha