حافظ شیرازی
غزل های خواجه حافظ شیرازی
غزل شماره ۵۹:دارم امید عاطفتی از جانب دوست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دارم امید عاطفتی از جانب دوست کردم جنایتی و امیدم به عفو اوست دانم که بگذرد ز سر جرم من که او گر چه پریوش است ولیکن فرشته خوست چندان گریستم که هر کس که برگذشت در اشک ما چو دید روان گفت کاین چه جوست هیچ است آن دهان و نبینم از او نشان موی است آن میان و ندانم که آن چه موست دارم عجب ز نقش خیالش که چون نرفت از دیده ام که دم به دمش کار شست و شوست بی گفت و گوی زلف تو دل را همی کشد با زلف دلکش تو که را روی گفت و گوست عمریست تا ز زلف تو بویی شنیده ام زان بوی در مشام دل من هنوز بوست حافظ بد است حال پریشان تو ولی بر بوی زلف یار پریشانیت نکوست حافظ شیرازی