کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

     

    مردم دیده ما جز به رخت ناظر نیست

    دل سرگشته ما غیر تو را ذاکر نیست

    اشکم احرام طواف حرمت می‌بندد

    گر چه از خون دل ریش دمی طاهر نیست

    بسته دام و قفس باد چو مرغ وحشی

    طایر سدره اگر در طلبت طایر نیست

    عاشق مفلس اگر قلب دلش کرد نثار

    مکنش عیب که بر نقد روان قادر نیست

    عاقبت دست بدان سرو بلندش برسد

    هر که را در طلبت همت او قاصر نیست

    از روان بخشی عیسی نزنم دم هرگز

    زان که در روح فزایی چو لبت ماهر نیست

    من که در آتش سودای تو آهی نزنم

    کی توان گفت که بر داغ دلم صابر نیست

    روز اول که سر زلف تو دیدم گفتم

    که پریشانی این سلسله را آخر نیست

    سر پیوند تو تنها نه دل حافظ راست

    کیست آن کش سر پیوند تو در خاطر نیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha