کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    صبحدم مرغ چمن با گل نوخاسته گفت

    ناز کم کن که در این باغ بسی چون تو شکفت

    گل بخندید که از راست نرنجیم ولی

    هیچ عاشق سخن سخت به معشوق نگفت

    گر طمع داری از آن جام مرصع می لعل

    ای بسا در که به نوک مژه‌ات باید سفت

    تا ابد بوی محبت به مشامش نرسد

    هر که خاک در میخانه به رخساره نرفت

    در گلستان ارم دوش چو از لطف هوا

    زلف سنبل به نسیم سحری می‌آشفت

    گفتم ای مسند جم جام جهان بینت کو

    گفت افسوس که آن دولت بیدار بخفت

    سخن عشق نه آن است که آید به زبان

    ساقیا می ده و کوتاه کن این گفت و شنفت

    اشک حافظ خرد و صبر به دریا انداخت

    چه کند سوز غم عشق نیارست نهفت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha