کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوست

    تا کنم جان از سر رغبت فدای نام دوست

    واله و شیداست دایم همچو بلبل در قفس

    طوطی طبعم ز عشق شکر و بادام دوست

    زلف او دام است و خالش دانه آن دام و من

    بر امید دانه‌ای افتاده‌ام در دام دوست

    سر ز مستی برنگیرد تا به صبح روز حشر

    هر که چون من در ازل یک جرعه خورد از جام دوست

    بس نگویم شمه‌ای از شرح شوق خود از آنک

    دردسر باشد نمودن بیش از این ابرام دوست

    گر دهد دستم کشم در دیده همچون توتیا

    خاک راهی کان مشرف گردد از اقدام دوست

    میل من سوی وصال و قصد او سوی فراق

    ترک کام خود گرفتم تا برآید کام دوست

    حافظ اندر درد او می‌سوز و بی‌درمان بساز

    زان که درمانی ندارد درد بی‌آرام دوست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha