به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۱۳۲: دارم از سرچشمه، رو در دشت حیرانی چو آب - گاه شهری می شوم، گاهی بیابانی چو آب

870عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

دارم از سرچشمه، رو در دشت حیرانی چو آب
گاه شهری می شوم، گاهی بیابانی چو آب
قمریان همدوش سرو و بلبلان دمساز گل
من ندیدم زین گلستان غیر حیرانی چو آب
در تکبر همچو خاکی، در سبکروحی چو باد
آتشی در قتل ما، در پاکدامانی چو آب

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۳۱: ناله ها در بحر و بر دارد غریب - ک ...2شمارهٔ ۱۳۲: دارم از سرچشمه، رو در دشت حیرانی ...3شمارهٔ ۱۳۳: پر شده پیمانه ام، ظرف ندارد اجل - ...4شمارهٔ ۱۳۴: قدم بیرون منه از عالم آب - درین د ...5شمارهٔ ۱۳۵: ای شب زلف تو روشنتر ز موی آفتاب - ...6شمارهٔ ۱۳۶: لبریز جدایی کندش ساقی دوران - هرچ ...7شمارهٔ ۱۳۷: همچو شبنم با گل و سوسن مخواب - شب ...8شمارهٔ ۱۳۸: من و آن سرو که در جلوه گهش می بار ...9شمارهٔ ۱۳۹: نمی سازد به طبع من شراب عافیت هرگ ...10شمارهٔ ۱۴۰: چو طفل غنچه اگر می خورد سبوی شراب ...11شمارهٔ ۱۴۱: مرگ، مفلس را ز عمر جاودانی بهتراس ...12شمارهٔ ۱۴۲: لب تر نکنم ز آب خضر تا می ناب است ...13شمارهٔ ۱۴۳: گل ندارد تاب دست انداز باد مهرگان ...14شمارهٔ ۱۴۴: سرتاسر دهر، جز خدا کیست - عالم هم ...15شمارهٔ ۱۴۵: سهل باشد همت ساقی، گر از مینا گذش ...16شمارهٔ ۱۴۶: چو گردباد، دلم رهنمای خود نشناخت ...17شمارهٔ ۱۴۷: هر دل که ازان نگار خالی ست - باغی ...18شمارهٔ ۱۴۸: هر گل این بوستان، روی نگاری بوده ...19شمارهٔ ۱۴۹: ره به درمان ندهم، راهنما آگاه است ...20شمارهٔ ۱۵۰: ساقی دوران عبث چیده ست نه مینا قط ...21شمارهٔ ۱۵۱: مشو مهمان من، ای مرغ روزی خوار آز ...22شمارهٔ ۱۵۲: ارغنون کهنه شد و چنگ و رباب از هم ...23شمارهٔ ۱۵۳: شادمانی با دلم بیگانه و غم دشمن ا ...24شمارهٔ ۱۵۴: مفلس کوچه عشقیم، کریم اینجا کیست ...25شمارهٔ ۱۵۵: کسی فارغ از کار دنیا نشست - که زا ...26شمارهٔ ۱۵۶: چو مژگان جز به قصد دیدن غیر - نمی ...27شمارهٔ ۱۵۷: بیا که بی سرزلف تو موج باده ناب - ...28شمارهٔ ۱۵۸: ساغر می در کف او، رنگ و بوی گل گر ...29شمارهٔ ۱۵۹: پرواز شوق دارم، تا در تنم شراب اس ...30شمارهٔ ۱۶۰: خاطر از محصول کشت ناامیدی جمع شد ...31شمارهٔ ۱۶۱: ای گل، همه تن لب شده در وصف بهاری ...32شمارهٔ ۱۶۲: چون نریزد غم شراب تلخکامی در قدح؟ ...33شمارهٔ ۱۶۳: رنگم از چهره به ذوق لب بام تو پری ...34شمارهٔ ۱۶۴: آخر شدن حسن بتان، اول داغ است - پ ...35شمارهٔ ۱۶۵: ای حسن تو سرچشمه غوغای قیامت - جو ...36شمارهٔ ۱۶۶: به مردم قرض دادن بینوایی ست - ز م ...37شمارهٔ ۱۶۷: چو طبع داد خدا، گومده به ما فرزند ...38شمارهٔ ۱۶۸: اشک، گستاخانه با این چشم خون پالا ...39شمارهٔ ۱۶۹: بس که از بارش اشکم در و دیوار نما ...40شمارهٔ ۱۷۰: بی زلف سیه، دلبری از خال نیاید - ...41شمارهٔ ۱۷۱: گشت عمر بخت ما، در رنگ مخمل، صرف ...42شمارهٔ ۱۷۲: ما تشنگان ز شیشه می آب می خوریم - ...43شمارهٔ ۱۷۳: چه سان خود را ز عشقت باز دارم؟ - ...44شمارهٔ ۱۷۴: دنیا و آخرت چو ترازو فتاده است - ...45شمارهٔ ۱۷۵: ما چو موج انگشت رد بر جام دریا می ...46شمارهٔ ۱۷۶: فتاد بقعه تقوی، شرابخانه سلامت - ...47شمارهٔ ۱۷۷: خواهی به دیر زمزمه کن،خواه در حرم ...48شمارهٔ ۱۷۸: بوسه در آغوش ازان خودکام نتوانم گ ...49شمارهٔ ۱۷۹: غنچه خواب آلود می گردد به دنبال ق ...50شمارهٔ ۱۸۰: امشب قدح از شراب خالی ست - جای گل ...51شمارهٔ ۱۸۱: دیدم به جانبش، ز حیا روی خود گرفت ...52شمارهٔ ۱۸۲: نیست از دست نکویانم زبان و دل یکی ...53شمارهٔ ۱۸۳: از من بیمار حسرت، برگ آسایش مجوی ...54شمارهٔ ۱۸۴: روز حساب را شب زلفت علامت است - ز ...55شمارهٔ ۱۸۵: غزل عاشقانه باید گفت - بیت باب تر ...56شمارهٔ ۱۸۶: گفت می آیم گرت جان بر لب آید ز ان ...57شمارهٔ ۱۸۷: چین پیشانی ارباب غم از شادی ماست ...58شمارهٔ ۱۸۸: زلف تو، موج بحر پریشانی من است - ...59شمارهٔ ۱۸۹: طغرا در آخر غزل آورد مطلعی - کاین ...60شمارهٔ ۱۹۰: از وعده وصل تو وفا را خبری نیست - ...61شمارهٔ ۱۹۱: بر گوش زد نسیمم، صوتی که نیشکر دا ...62شمارهٔ ۱۹۲: لکه ابری که فیضی داشت، دود شمع بو ...63شمارهٔ ۱۹۳: بی فرات کرشمه ات در باغ - ماتم اف ...64شمارهٔ ۱۹۴: مجموعه تپش، دل محنت سرشت ماست - د ...65شمارهٔ ۱۹۵: اگر شراب کمی کرد، غم مخور ساقی - ...66شمارهٔ ۱۹۶: چون نقاب از رخ گشایی، دیده گریان ...67شمارهٔ ۱۹۷: جلوه شاهد خلوتکده طور اینجاست - ش ...68شمارهٔ ۱۹۸: مگو که آینه بیداری ابد دارد - ندی ...69شمارهٔ ۱۹۹: تا نیابد دست بر ما لشکر خونخوار غ ...70شمارهٔ ۲۰۰: رویت ز عرق همچو گل تازه در آب است ...71شمارهٔ ۲۰۱: شمع دیدار نمایان شد و پروانه نیاف ...72شمارهٔ ۲۰۲: پیرهن بس که خوش اندام شد از بوی ت ...73شمارهٔ ۲۰۳: طفل اشکم ز شورچشمی خلق - بر زمین ...74شمارهٔ ۲۰۴: فرصت صد بوسه در کف داشت، وز اقبال ...75شمارهٔ ۲۰۵: زلف با قامت او، تا به کمر همراه ا ...76شمارهٔ ۲۰۶: خویش را تا جمع کردم بهر گلگشت رخت ...77شمارهٔ ۲۰۷: آسوده دلی بر من بیتاب حرام است - ...78شمارهٔ ۲۰۸: ما چو مینای شرابیم و فلک همچو قدح ...79شمارهٔ ۲۰۹: تخم اشک از کف بنه ای دل که مانند ...80شمارهٔ ۲۱۰: سایه گرد تیغ بیدم،طالع بسمل کجاست ...81شمارهٔ ۲۱۱: دلم ز قید پریدن همیشه آزاد است - ...82شمارهٔ ۲۱۲: از تبسم لب ببند ای غنچه، حال گل ب ...83شمارهٔ ۲۱۳: بس که فرهاد تلخکامی دید - حرف شیر ...84شمارهٔ ۲۱۴: ز جوش اشک به مینا هزار طعن زدیم - ...85شمارهٔ ۲۱۵: روزم از بی مهری گردون، شب تاریک ش ...86شمارهٔ ۲۱۶: شبی که جام می وصل درمیان آید - چو ...87شمارهٔ ۲۱۷: در مخالفزار هند از یاد ایران فارغ ...88شمارهٔ ۲۱۸: دوست چون از گل بیداد تو دشمن نشود ...89شمارهٔ ۲۱۹: از مقام ریشه و پیوند می باید گریخ ...90شمارهٔ ۲۲۰: فروغ گوش گل از آتشین نوای من است ...91شمارهٔ ۲۲۱: مستم گرفت شحنه، مخور غم که چون گر ...92شمارهٔ ۲۲۲: سیاره طالع اسیران - همرقص کبوتران ...93شمارهٔ ۲۲۳: چون نگرید شیشه از کمر عمری همصحبت ...94شمارهٔ ۲۲۴: صبا چو بگذرد از ما، ز داغ گل بیز ...95شمارهٔ ۲۲۵: بر کوه غمت بانگ زدم، بانگ به من ز ...96شمارهٔ ۲۲۶: بر لباس فاخر بی اعتبار خسروان - ب ...97شمارهٔ ۲۲۷: چه سان به نامه عاشق سرش فرود آید ...98شمارهٔ ۲۲۸: ماندم از بس که به غربت، وطن از یا ...99شمارهٔ ۲۲۹: چون به آب رود چشمم سبز گردد گلبنی ...100شمارهٔ ۲۳۰: دهد گردون عوض یک دسته خارم - اگر ...101شمارهٔ ۲۳۱: مخمور مانده ایم و امید شراب نیست ...102شمارهٔ ۲۳۲: نوبر سبزه شادی نکند تا به ابد - س ...103شمارهٔ ۲۳۳: چون نقش قدم، غیر زمین، بستر ما نی ...104شمارهٔ ۲۳۴: همچو نرگس، مدت عمرم به بیماری گذش ...105شمارهٔ ۲۳۵: میزبانی نیست غیر از ما در ایوان خ ...106شمارهٔ ۲۳۶: به سان مهره شطرنج، از متاع جهان - ...107شمارهٔ ۲۳۷: هما ز سایه دهد گرچه دولتی به شهان ...108شمارهٔ ۲۳۸: سفید گشت سرم از شکوفه پیری - اگر ...109شمارهٔ ۲۳۹: مو به مو حال دلم را زلف او با شان ...110شمارهٔ ۲۴۰: پیغمبریم و ملت ما غم کشیدن است - ...111شمارهٔ ۲۴۱: پایش ز حنابندی شب چون پر زاغ است ...112شمارهٔ ۲۴۲: اگر زمانه بنای ستم کند، چه علاج - ...113شمارهٔ ۲۴۳: فرق حرم و دیر ببین، کآمده هر سال ...114شمارهٔ ۲۴۴: چگونه حسن نباشد به بوالهوس محتاج ...115شمارهٔ ۲۴۵: جز تیغ او که برسرم آمد، ز پا گذشت ...116شمارهٔ ۲۴۶: از پنجره های مژه مهتاب درآید - گر ...117شمارهٔ ۲۴۷: اگر برون نرود گل ز بوستان، چه کند ...118شمارهٔ ۲۴۸: قدر بی عقلی نمی دانند طفلان، حیف ...119شمارهٔ ۲۴۹: دمیده دانه ما از زمین تلخ - نگردد ...120شمارهٔ ۲۵۰: نیامدی که مبادا بمیرم از شادی - ب ...121شمارهٔ ۲۵۱: بی روی تو در بزم چراغ آید و گرید ...122شمارهٔ ۲۵۲: روز و شب، دربچه مشرق و مغرب باز ا ...123شمارهٔ ۲۵۳: ز ازل، مرشدما خواست که فرزانه شود ...124شمارهٔ ۲۵۴: بت تراشان غمت گشتند چون فارغ ز کا ...125شمارهٔ ۲۵۵: خضر اگر در دشت قسمت، همنشین با من ...126شمارهٔ ۲۵۶: آه غم، داغ کهن را به دلم تازه نمو ...127شمارهٔ ۲۵۷: گر چنین از گل روی تو، صفا ریز کند ...128شمارهٔ ۲۵۸: نهم لب بر لبت چون در سر مستی،مکن ...129شمارهٔ ۲۵۹: دل برون آرم ازان سینه که غم نشناس ...130شمارهٔ ۲۶۰: امشب از فرقت او زنده نمی ماند شمع ...131شمارهٔ ۲۶۱: فکر آن زلف مکن تا خم و تابت نبرد ...132شمارهٔ ۲۶۲: کس اگر بگذرد از گفتن شعر - شاید ا ...133شمارهٔ ۲۶۳: لفظ پاکیزه به دستم ز صفای تو رسد ...134شمارهٔ ۲۶۴: چشمم که بود از اثر دود دل، سیاه - ...135شمارهٔ ۲۶۵: ز مژگان، چشم مخمورت شبیه است - به ...136شمارهٔ ۲۶۶: افسرده دلم، کو دم گرمی که ز فیضش ...137شمارهٔ ۲۶۷: ما مصیبت زدگان را چه تواضع به ازی ...138شمارهٔ ۲۶۸: بی گل عارض تو مرغ چمن - غنچه را م ...139شمارهٔ ۲۶۹: ز مردی گر به نامردان شوی غالب، مش ...140شمارهٔ ۲۷۰: جانا ز بی حجابی آیینه باک نیست - ...141شمارهٔ ۲۷۱: گل به غارت می رود،کو بلبلی کآید ب ...142شمارهٔ ۲۷۲: من خمارآلود و ساقی گرم استغنای حس ...143شمارهٔ ۲۷۳: چه غم کودکان را زاندوه مادر؟ - چو ...144شمارهٔ ۲۷۴: گفتی که نعش ما را، کس پیش و پس نب ...145شمارهٔ ۲۷۵: شادی بی غم مجوی، زان که طرب ساز د ...146شمارهٔ ۲۷۶: نگاهم بر رخش خار به گل پیوسته را ...147شمارهٔ ۲۷۷: از خرامش سبزه گلبرگ نهال اندام شد ...148شمارهٔ ۲۷۸: نچسبید بر دامنت طفل اشکم - چه گوی ...149شمارهٔ ۲۷۹: بجز صبر کز نام او تلخ شد لب - مری ...150شمارهٔ ۲۸۰: دسته دسته بی سبب اشکم به دامن می ...151شمارهٔ ۲۸۱: زان گل نشان نداد، صبا را چه می شو ...152شمارهٔ ۲۸۲: خسرو بی رحم را بنگر که با اظهار ع ...153شمارهٔ ۲۸۳: خواستم بی تو کنم بر گل خورشید نگا ...154شمارهٔ ۲۸۴: به دور میکده باید شراب چندان ریخت ...155شمارهٔ ۲۸۵: ساز و برگ زندگی، غیر از شراب ناب ...156شمارهٔ ۲۸۶: هرکس به رخت نظر ندارد - از باغ طر ...157شمارهٔ ۲۸۷: کارم ز نارسیدن کشتی به جان رسید - ...158شمارهٔ ۲۸۸: امشب ز نغمه سنجان، دمساز ما کسی ن ...159شمارهٔ ۲۸۹: دیگران از فیض، مردم را به خود ساز ...160شمارهٔ ۲۹۰: ز نهال قسمت ما، گل عیش چون زند سر ...161شمارهٔ ۲۹۱: خواهم غزلی را که به محبوب توان خو ...162شمارهٔ ۲۹۲: مرا قسمت به راهی گشت رهبر - که صد ...163شمارهٔ ۲۹۳: رسید موسم گل، باده در پیاله کنید ...164شمارهٔ ۲۹۴: نه جوی باغ می داند دلم، نه جدول ب ...165شمارهٔ ۲۹۵: گر ز دنیا بکشی پای، چنان دور بکش ...166شمارهٔ ۲۹۶: به زلفت شانه گر محرم نمی شد - دلم ...167شمارهٔ ۲۹۷: صد جامه پوشد از شرم، سرو خجسته قا ...168شمارهٔ ۲۹۸: ای مسیح وقت، تدبیری که آن خورشید ...169شمارهٔ ۲۹۹: ثبات خانه تن را حباب می داند - بن ...170شمارهٔ ۳۰۰: چو خیزد گردباد از خاک ما در دشت م ...171شمارهٔ ۳۰۱: گر خورد در فوت ما آن گل تاسف، دور ...172شمارهٔ ۳۰۲: گل ما را به آب غم سرشتند - مجو شا ...173شمارهٔ ۳۰۳: سرجوش داغ لاله به جوشم نمی رسد - ...174شمارهٔ ۳۰۴: مشو ملول که ساغر ز دست خواهد شد - ...175شمارهٔ ۳۰۵: بس که برهم خورد بزم دلخوشی از رفت ...176شمارهٔ ۳۰۶: نیم آیینه وش از پشت و روی کار خود ...177شمارهٔ ۳۰۷: آرام نگیرد نفسی بر مژه ام اشک - ک ...178شمارهٔ ۳۰۸: عاشقان چون نیت کوچ سحرگاهی کنند - ...179شمارهٔ ۳۰۹: فرهاد تیشه بر سر غم پیشه می زند - ...180شمارهٔ ۳۱۰: چرخ با من می ستیزد، طالع از من می ...181شمارهٔ ۳۱۱: تن ز بسیاری تردامنی ام خاک نشد - ...182شمارهٔ ۳۱۲: آمد بهار و موسم گلگشت باغ شد - گل ...183شمارهٔ ۳۱۳: لبش در باغ، رنگ آمیز گلهای تبسم ش ...184شمارهٔ ۳۱۴: گل به زر شاد و پریشانی عالم بر بی ...185شمارهٔ ۳۱۵: کندن دل زان جوان، آسایش این پیر ش ...186شمارهٔ ۳۱۶: رنگ از رخم دمی نگشاید نقاب زرد - ...187شمارهٔ ۳۱۷: چند گویی در وجود دختر رز عیب نیست ...188شمارهٔ ۳۱۸: گر دهدم باغبان، یک گل ازین نه چمن ...189شمارهٔ ۳۱۹: ز پا ننشست اشکم، تا نیاوردت به سو ...190شمارهٔ ۳۲۰: گر به میخانه رسد زاهد افسرده نفس ...191شمارهٔ ۳۲۱: ما را لب چشیدن صهبای وصل نیست - ا ...192شمارهٔ ۳۲۲: عمری ست که همخوابه میناست درین بز ...193شمارهٔ ۳۲۳: از چشمه سار آبله، سرسبز شد راه طل ...194شمارهٔ ۳۲۴: عاشق و معشوق را با هم زبان و دل ی ...195شمارهٔ ۳۲۵: بی روی تو، شبنم سحرخیز - بر آتش ل ...196شمارهٔ ۳۲۶: ز بس مرغ نگاهم چیده گل از باغ رخس ...197شمارهٔ ۳۲۷: به پنجه مژه از باغ، ژاله باید چید ...198شمارهٔ ۳۲۸: همنشین بی نفاق از بس درین محفل کم ...199شمارهٔ ۳۲۹: زین گلستان همه سودم به زیان می ما ...200شمارهٔ ۳۳۰: تو تاب درد نداری، مپرس درد مرا - ...201شمارهٔ ۳۳۱: کسی که چیده به بیداری از رخت گل ح ...202شمارهٔ ۳۳۲: گر به خون دل درین بستان گرفتم کلب ...203شمارهٔ ۳۳۳: هر کار مشکل کآمد به پیشم - مشکل چ ...204شمارهٔ ۳۳۴: آنچه من می کشم از طالع رم کرده خو ...205شمارهٔ ۳۳۵: در مدرسه عشق، چو من بی خبری نیست ...206شمارهٔ ۳۳۶: بی نصیب از باغ وصلش بر نمی آید دل ...207شمارهٔ ۳۳۷: دو چشم من چو بر آن شوخ بی وفا افت ...208شمارهٔ ۳۳۸: بر نمی تابد دلم، پس مانده پرویز ر ...209شمارهٔ ۳۳۹: از رشک آبیاری ساقی در آتشیم - ما ...210شمارهٔ ۳۴۰: پیغام نگار ما نیامد - بویی ز بهار ...211شمارهٔ ۳۴۱: چه غم گر گنج بادآورد گل فصل خزان ...212شمارهٔ ۳۴۲: خواهد از شاخ مکافات به صدرنگ دمید ...213شمارهٔ ۳۴۳: از گردش یک چشم تو، پیمانه صد غم م ...214شمارهٔ ۳۴۴: آیینه از رخ تو گل تازه می کشد - ص ...215شمارهٔ ۳۴۵: دل به امید عشق او، تن به هوس نمی ...216شمارهٔ ۳۴۶: ز رخ، چشم تو مستی در بهشت افتاده ...217شمارهٔ ۳۴۷: بس که از چشم تر ما آستین نمناک شد ...218شمارهٔ ۳۴۸: در کار غم عشق، دلم گشت ز خود جمع ...219شمارهٔ ۳۴۹: کی ز بیداد تو، عاشق به کسی داد کن ...220شمارهٔ ۳۵۰: زخم ما چون زخم سوسن گشت سرتاسر کب ...221شمارهٔ ۳۵۱: ما خوی گرفته وصالیم - از هجر، خدا ...222شمارهٔ ۳۵۲: هر کجا گلشن حسن تو گشاید در فیض - ...223شمارهٔ ۳۵۳: حرفی که به سرگوشی ازان شوخ زند سر ...224شمارهٔ ۳۵۴: مصلحت در تلخکامی دیده پیر می فروش ...225شمارهٔ ۳۵۵: کی بود دیوانگان را ترسی از باران ...226شمارهٔ ۳۵۶: زخمی تیغ خمارم، کو مروت پیشه ای - ...227شمارهٔ ۳۵۷: گل گل رخ تو از قدح مل شکفته شد - ...228شمارهٔ ۳۵۸: درین چمن، گل امسال همچو پار نبود ...229شمارهٔ ۳۵۹: گل به کاخ غنچه برگردید، تا روی تو ...230شمارهٔ ۳۶۰: آغوش نظر تنگ است، آن یار نمی گنجد ...231شمارهٔ ۳۶۱: زلفی که بر زبان و دل شانه بگذرد - ...232شمارهٔ ۳۶۲: بس که خیال آن پری، مایه دردسر شود ...233شمارهٔ ۳۶۳: بدین سان رخ ز من گر آن گل بدخو بگ ...234شمارهٔ ۳۶۴: ز شور جلوه گاهش می توان یافت - کز ...235شمارهٔ ۳۶۵: در ازل نگشود چشمم تا غمش پیدا نشد ...236شمارهٔ ۳۶۶: گفتگوی گلشن رویش دهان را تازه کرد ...237شمارهٔ ۳۶۷: مرا به نسبت آدم، زمانه خوار کند - ...238شمارهٔ ۳۶۸: گل خورشید اگر گلدسته می شد - به ت ...239شمارهٔ ۳۶۹: چشم مرا به شوق رخت خواب می برد - ...240شمارهٔ ۳۷۰: نازم به دام زلف تو کز طایر دلم - ...241شمارهٔ ۳۷۱: دل پیش تو از طعنه اغیار نترسد - گ ...242شمارهٔ ۳۷۲: به امیدی که چو طفل نگهم بازآیی - ...243شمارهٔ ۳۷۳: نمی استد به زور صبر، اشک غربت آلو ...244شمارهٔ ۳۷۴: در ساز فغانم ره آواز غلط شد - از ...245شمارهٔ ۳۷۵: رهبری کو تا دل از سرگشتگی بی غم ش ...246شمارهٔ ۳۷۶: در شب وصل، نمایان شدن صبح فراق - ...247شمارهٔ ۳۷۷: از خشکسال، رند قدح نوش را چه غم - ...248شمارهٔ ۳۷۸: لبت چگونه دلم را به وعده شاد ندار ...249شمارهٔ ۳۷۹: ز بس به اهل وطن می کشد دلم در هند ...250شمارهٔ ۳۸۰: بر سر تردامنی، دوزخ ز جانم تاب بر ...251شمارهٔ ۳۸۱: با درد من دوای کسی سازگار نیست - ...252شمارهٔ ۳۸۲: این یک دم نابود، چه باشد چه نباشد ...253شمارهٔ ۳۸۳: کس به فریاد جرس گر نرسد، جا دارد ...254شمارهٔ ۳۸۴: اشکم نمی کشد پای، از راه کوچه گرد ...255شمارهٔ ۳۸۵: شانه روشن کرد چشمم را و زلفش تیره ...256شمارهٔ ۳۸۶: سرزلف ترا تا دید دل، از پای می اف ...257شمارهٔ ۳۸۷: از عقده های زلف بتان شانه نگذرد - ...258شمارهٔ ۳۸۸: تبسم از لب آن تندخو نمی آید - چو ...259شمارهٔ ۳۸۹: عمرم همه صرف گلرخان شد - من پیر ش ...260شمارهٔ ۳۹۰: دل داده ام به یار، ببینم چه می شو ...261شمارهٔ ۳۹۱: با روی تو خورشید جهانگرد چه باشد ...262شمارهٔ ۳۹۲: با رنگ نوبهاری، چون در خزان برآیی ...263شمارهٔ ۳۹۳: نکنم باور ازان سست وفا، عهد وصال ...264شمارهٔ ۳۹۴: عشوه بیرون نمی رود ز تنش - کی توا ...265شمارهٔ ۳۹۵: در بزمگاه وصل چو نوبت به ما رسد - ...266شمارهٔ ۳۹۶: خاک غربت شود اندوه وطن را درمان - ...267شمارهٔ ۳۹۷: پای تا سر چون جرس گوشم، ولی زین ک ...268شمارهٔ ۳۹۸: دندان ستم بر همه تیز است فلک را - ...269شمارهٔ ۳۹۹: نخندد چون دلم بر شانه، کز راه تهی ...270شمارهٔ ۴۰۰: بی توام در سیر گل، تن با خزان همد ...271شمارهٔ ۴۰۱: یکقلم از من نیاید رو سفیدی در وجو ...272شمارهٔ ۴۰۲: هر کجا من پیاده می گردم - دلخوشی ...273شمارهٔ ۴۰۳: در شبستان دلم، از سرگذشت زلف او - ...274شمارهٔ ۴۰۴: از جای خود نخیزد، بهر تواضع خضر - ...275شمارهٔ ۴۰۵: گر ادب دورم نمی کرد از بر آن سروق ...276شمارهٔ ۴۰۶: گر خیال تو ز پیش نظرم گردد دور - ...277شمارهٔ ۴۰۷: همچو کاغذ می شود چشمم سفید از انت ...278شمارهٔ ۴۰۸: چو ز انجمن برآیی، عوض تو ناز ماند ...279شمارهٔ ۴۰۹: چون هوای کوچه بند نی، درین سبز آش ...280شمارهٔ ۴۱۰: عیسی صفت است دختر رز - مادر دارد، ...281شمارهٔ ۴۱۱: دل برد آن نگار، ببینم چه می کند - ...282شمارهٔ ۴۱۲: شیرین به چشم کس ننماییم همچو اشک ...283شمارهٔ ۴۱۳: حال طوفان زدگان هیچ نپرسید کسی - ...284شمارهٔ ۴۱۴: آمد برهمن در حرم،با اهل دین شد هم ...285شمارهٔ ۴۱۵: یک گردش چشم نیم مستت - از گردش صد ...286شمارهٔ ۴۱۶: ساقی به ته شیشه می ناب نگه دار - ...287شمارهٔ ۴۱۷: به غیر ابروی جانان ندیده ام بیتی ...288شمارهٔ ۴۱۸: ز تنگدستی اگر با زمین شوم یکسان - ...289شمارهٔ ۴۱۹: گرد کلفت بس که می ریزد مرا بر تن ...290شمارهٔ ۴۲۰: مگو تا کی توان بیگانه بود از مردم ...291شمارهٔ ۴۲۱: چون کند چشم ترم گلریزی باران اشک ...292شمارهٔ ۴۲۲: زگل بی بهره ام وز آشیان دور - چه ...293شمارهٔ ۴۲۳: پیغمبر حسنت ورق معجزه گرداند - اف ...294شمارهٔ ۴۲۴: دشت سبز و کوه سبز و شهر سبز و خان ...295شمارهٔ ۴۲۵: محضر صد بیخودی دارم ز جام می به ک ...296شمارهٔ ۴۲۶: از دهن اشتیاق، بوسه به پیمانه ریز ...297شمارهٔ ۴۲۷: به نام پای تو هر گام خفته صد گل ز ...298شمارهٔ ۴۲۸: شیشه خونها خورد و می گیرد قدح کام ...299شمارهٔ ۴۲۹: کنم چون یاد ایام وصالش - نیاید بر ...300شمارهٔ ۴۳۰: دور طرب نگردد، هرگز به کام نرگس - ...301شمارهٔ ۴۳۱: هر کجا پیمانه گیرد از لب جانانه ب ...302شمارهٔ ۴۳۲: مایه آزار بود، صحبت ما با هوس - م ...303شمارهٔ ۴۳۳: قلزم تردامنی را ما کهن سوداگریم - ...304شمارهٔ ۴۳۴: پاکرو در خاک هندستان، همین آب است ...305شمارهٔ ۴۳۵: بی گرفتاری نخواهم بود، خاطر جمع د ...306شمارهٔ ۴۳۶: این که می ترسی ز مستی، عقل نیست - ...307شمارهٔ ۴۳۷: سرنوشتی غیر بی برگی ندارد نخل ما ...308شمارهٔ ۴۳۸: در سرابستان گیتی چون شراب زرد باش ...309شمارهٔ ۴۳۹: نام مستوری آن چشم سیه کار مبر - ک ...310شمارهٔ ۴۴۰: انگیخت شراب از رخ زیبای تو آتش - ...311شمارهٔ ۴۴۱: کسی کو را نباشد طاقت یک میل ره رف ...312شمارهٔ ۴۴۲: ای دل مزن گام هوس، چون نیست یک مو ...313شمارهٔ ۴۴۳: از کف رغبت نداد، ساغر آیینه را - ...314شمارهٔ ۴۴۴: کسی نگفت که چون گل همیشه عریان با ...315شمارهٔ ۴۴۵: تا به کی باشی گرفتار امید؟ - ناام ...316شمارهٔ ۴۴۶: شب در آغوش نظر بود سراپای تنش - پ ...317شمارهٔ ۴۴۷: دلم از روی تو خوش، خاطرم از موی ت ...318شمارهٔ ۴۴۸: یار میان باز کرد، رو به کناری نشی ...319شمارهٔ ۴۴۹: رسید موسم دی، جام و شیشه پیش آور ...320شمارهٔ ۴۵۰: جا در آتش کند از محرم و بیگانه خو ...321شمارهٔ ۴۵۱: هزار بار نگردید تا به گرد سرش - ن ...322شمارهٔ ۴۵۲: نگیرم چون سر زلف سیاهش؟ - که خود ...323شمارهٔ ۴۵۳: برون نرفت فغانت ز تنگنای فلک - عب ...324شمارهٔ ۴۵۴: به ره گلشنم آید در زندان در پیش - ...325شمارهٔ ۴۵۵: کوهکن مزد گر از جوی تراشی می دید ...326شمارهٔ ۴۵۶: پروانه ما گرچه رسد زود به آتش - خ ...327شمارهٔ ۴۵۷: چنان کز بهر آتش، سنگ و آهن را زنی ...328شمارهٔ ۴۵۸: ز آب خوردن بسیار، گل شود کمرنگ - ...329شمارهٔ ۴۵۹: ترسم از حرف غلط کاری، شود در نامه ...330شمارهٔ ۴۶۰: حباب وقت خودم در شط تنک ظرفی - چه ...331شمارهٔ ۴۶۱: باده وقتی مزه دارد که تو باشی در ...332شمارهٔ ۴۶۲: کس را غم سوز دل ما نیست درین بزم ...333شمارهٔ ۴۶۳: نمی توان به هم آغوشی ات قناعت کرد ...334شمارهٔ ۴۶۴: قافله اشک و آه، از همه سو ریز کرد ...335شمارهٔ ۴۶۵: از چه رو دارد شب زلفت به تاریکی س ...336شمارهٔ ۴۶۶: من سودازده را داغ منه بر سر دست - ...337شمارهٔ ۴۶۷: موسم گل شد که از وی بشکفد دل، باغ ...338شمارهٔ ۴۶۸: خاک گردیدم، نگردید آرزوها بر طرف ...339شمارهٔ ۴۶۹: کو پیر مغان کز می اسرار زند حرف - ...340شمارهٔ ۴۷۰: دل نشود بی امید، با غم جانان حریف ...341شمارهٔ ۴۷۱: بس که دارم از تغابن در دل محزون ت ...342شمارهٔ ۴۷۲: به غیر مرگ نسیم از خدا نمی طلبد - ...343شمارهٔ ۴۷۳: خواست تا برهم خورد هنگامه ارباب ع ...344شمارهٔ ۴۷۴: نیست یک دانه نصیب تن ما لذت رزق - ...345شمارهٔ ۴۷۵: همچو داغ لاله نور از من مجوی - مر ...346شمارهٔ ۴۷۶: در کف امید ما شد ساغر سرشار خشک - ...347شمارهٔ ۴۷۷: تاک آبستن نور است، نخواهد زایید - ...348شمارهٔ ۴۷۸: دارم تنی ز دست غمت چون سبوی خشک - ...349شمارهٔ ۴۷۹: دماغم خشک و لب [خشک] و دهان خشک - ...350شمارهٔ ۴۸۰: می بارد از خندیدنت، یک سو شکر، یک ...351شمارهٔ ۴۸۱: در محیط گریه ام هرگز نگردد آب خشک ...352شمارهٔ ۴۸۲: امشب به سوی میکده باد از چمن وزید ...353شمارهٔ ۴۸۳: کس ندارد چو تو گلبانگ اسیری، بلبل ...354شمارهٔ ۴۸۴: هستند رهزنان خزان، گوش بر صدا - ب ...355شمارهٔ ۴۸۵: افشان گلها می کند، صدرنگ پیدا می ...356شمارهٔ ۴۸۶: هرجا که بیفتد به زمین سایه زلفت - ...357شمارهٔ ۴۸۷: ای قبای تو خوشاینده چو پیراهن گل ...358شمارهٔ ۴۸۸: بوی گلاب می دهد، نغمه عندلیب ما - ...359شمارهٔ ۴۸۹: هوس پرورده زلف بتانم - نمی روید ز ...360شمارهٔ ۴۹۰: بلبلت از گل نخواهد فرق کرد - چون ...361شمارهٔ ۴۹۱: تا ز مشق خود نیفتم، هرکجا می قحط ...362شمارهٔ ۴۹۲: کو صبر کز صبوری، تاب جفا بیارم؟ - ...363شمارهٔ ۴۹۳: معنی مقصود را از لفظ یارب یافتم - ...364شمارهٔ ۴۹۴: چو مینا گرچه آیین قدح نوشی نمی دا ...365شمارهٔ ۴۹۵: بس که از سنگینی جان، کنده پای خود ...366شمارهٔ ۴۹۶: آن وحشی ام که هرگز، آرام را ندیدم ...367شمارهٔ ۴۹۷: بشکفته صد رنگ گلهای داغم - در سیر ...368شمارهٔ ۴۹۸: شورشی از هایهای گریه می خواهد دلم ...369شمارهٔ ۴۹۹: اگر غیرت عشق مانع نگردد - تنش را ...370شمارهٔ ۵۰۰: یک شورش ما رهبر صد بارش سنگ است - ...371شمارهٔ ۵۰۱: نهان شد صافی ام ز آمیزش ناصاف این ...372شمارهٔ ۵۰۲: شب از رنج خمار آزرده بودم - نمی خ ...373شمارهٔ ۵۰۳: با شب تیره ز تاریکی آن مو گفتم - ...374شمارهٔ ۵۰۴: گل و می از لب و رخساره اش می ریخت ...375شمارهٔ ۵۰۵: نماند خون دل و کار عشق در پیش است ...376شمارهٔ ۵۰۶: آنچه حاصل شد ز کشت همتم - در کنار ...377شمارهٔ ۵۰۷: گر به گرد روی او گردیده ام، عیبم ...378شمارهٔ ۵۰۸: ما شیشه به دست طرب آلود شکستیم - ...379شمارهٔ ۵۰۹: تاب عنان گرفتن یک ناله ام نماند - ...380شمارهٔ ۵۱۰: نی ز خار این چمن غمگین، نه از گل ...381شمارهٔ ۵۱۱: ملامت چون کنم اهل هوس را، کز گل ر ...382شمارهٔ ۵۱۲: ما را چه کار است، با کار مردم؟ - ...383شمارهٔ ۵۱۳: دل به استحضار آیات شهادت زنده است ...384شمارهٔ ۵۱۴: دایم غم نخوردن یک بوس می خورم - ب ...385شمارهٔ ۵۱۵: چشم و دل پاس خیالش را به نوبت داش ...386شمارهٔ ۵۱۶: نشاط از سبزه مینا ندیدم - طرب از ...387شمارهٔ ۵۱۷: این که هستی خوانده ای، از نیستی ه ...388شمارهٔ ۵۱۸: شد فراموش ز تکرار خموشی سخنم - تخ ...389شمارهٔ ۵۱۹: جنون در چوب گل پیچد ز سودایی که م ...390شمارهٔ ۵۲۰: قطره چندی نصیب کام خشکم بیش نیست ...391شمارهٔ ۵۲۱: کسی به چشم تو از ناز در نمی آید - ...392شمارهٔ ۵۲۲: یاد مستان ندهد آدم هشیار، سرود - ...393شمارهٔ ۵۲۳: می زنم گام و ندارم خبری - من درین ...394شمارهٔ ۵۲۴: نرگسم، نرگس، ندارم از طرب جز تهمت ...395شمارهٔ ۵۲۵: مویی شده ام، به که به موی تو بساز ...396شمارهٔ ۵۲۶: دستم نگشت با گل داغ تو آشنا - گلچ ...397شمارهٔ ۵۲۷: در میان هستی ما، نیستی گل کرده اس ...398شمارهٔ ۵۲۸: گویند که آزار، مکافات گناه است - ...399شمارهٔ ۵۲۹: بر سر خود جای می دادند ما را دلبر ...400شمارهٔ ۵۳۰: گرفته جان به کف، آن مهرتابان را ه ...401شمارهٔ ۵۳۱: بس که در هر سخنم صد غلط آید به زب ...402شمارهٔ ۵۳۲: مادر ایام بی مهر است و من نازک مز ...403شمارهٔ ۵۳۳: جور کنی، وفا کنم، زخم زنی، دعا کن ...404شمارهٔ ۵۳۴: برنیاوردم سری از کهنه اوراق فلک - ...405شمارهٔ ۵۳۵: جوانی ام به جفا رفت و موسم پیری س ...406شمارهٔ ۵۳۶: تا توان از باغ وصلش صد گل یکدست چ ...407شمارهٔ ۵۳۷: دست مطرب را زآب جویبار تار ساز - ...408شمارهٔ ۵۳۸: وقت و بی وقت بخور می اگرت حوصله ا ...409شمارهٔ ۵۳۹: بی او غم پا و سر ندارم - گر جان ب ...410شمارهٔ ۵۴۰: دانسته، رو به تیغ نگاه تو آمدم - ...411شمارهٔ ۵۴۱: دلخوشی هرگز نمی افتد شگون بر اهل ...412شمارهٔ ۵۴۲: ظلمت شام غم از نور سحر می بینم - ...413شمارهٔ ۵۴۳: سرفرازیها کنم چون پای بست او شوم ...414شمارهٔ ۵۴۴: پای از جهان کشیده قراری گرفته ایم ...415شمارهٔ ۵۴۵: بی لاله رخسارت، گر سیر چمن کردم - ...416شمارهٔ ۵۴۶: داغها دارد دلم از دست بیداد فلک - ...417شمارهٔ ۵۴۷: تا تیر در کمان بود، رنگ نشان ندید ...418شمارهٔ ۵۴۸: نشوم چرا سیه رو، که چو مردمان دید ...419شمارهٔ ۵۴۹: شب خدنگ ناله ای بر آسمان انداختم ...420شمارهٔ ۵۵۰: برگل فکنم دست رد و روی تو گیرم - ...421شمارهٔ ۵۵۱: مجروح چون کلیدیم، ما از زبان مردم ...422شمارهٔ ۵۵۲: گریه شادی ز مینای شراب آموختم - ن ...423شمارهٔ ۵۵۳: گل ز دستم رفته و من خار پیدا می ک ...424شمارهٔ ۵۵۴: تردامنی به کف داد، سرخانه حبابم - ...425شمارهٔ ۵۵۵: ز خیال دهنت تنگ شکر می گریم - یاد ...426شمارهٔ ۵۵۶: ز بهر صبر بلبل، بی تو در گلزار می ...427شمارهٔ ۵۵۷: من و آن گوشه وحدت، که ز بینایی دل ...428شمارهٔ ۵۵۸: نایب مستی شده هشیاری ام - خواب بد ...429شمارهٔ ۵۵۹: به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دان ...430شمارهٔ ۵۶۰: یک نیستان خنده دارد بر تنم آزادگی ...431شمارهٔ ۵۶۱: ز تاب آتش نظاره ات چو آب شوم - ز ...432شمارهٔ ۵۶۲: همچو نرگس در چمن گر میگسار افتاده ...433شمارهٔ ۵۶۳: غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند ...434شمارهٔ ۵۶۴: هرگز نمی گیرد کسی جز درد، بازوی م ...435شمارهٔ ۵۶۵: قبای عافیت در بر ندارم - کلاه دلخ ...436شمارهٔ ۵۶۶: سایه ام از تیره روزی، لیک در ایوا ...437شمارهٔ ۵۶۷: از بس ز پا فتاده ایام پیری ام - ن ...438شمارهٔ ۵۶۸: برآرد اشکها رنگ کبوترهای صحرایی - ...439شمارهٔ ۵۶۹: بس که رزق ما طفیلی شد ز دیوان قضا ...440شمارهٔ ۵۷۰: جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر ...441شمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صب ...442شمارهٔ ۵۷۲: خوش آنکه موج زن وصل آن نگار شوم - ...443شمارهٔ ۵۷۳: در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم ...444شمارهٔ ۵۷۴: یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم ...445شمارهٔ ۵۷۵: کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معل ...446شمارهٔ ۵۷۶: طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن ن ...447شمارهٔ ۵۷۷: چه سان منزل شناس راه دل باشم، که ...448شمارهٔ ۵۷۸: بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به ...449شمارهٔ ۵۷۹: تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی ماد ...450شمارهٔ ۵۸۰: در عزای کوهکن از بس که بر هم خورد ...451شمارهٔ ۵۸۱: هرگز چو ریگ شیشه ساعت نشد نصیب - ...452شمارهٔ ۵۸۲: همچو طفل نوسخن، یک حرف ما مربوط ن ...453شمارهٔ ۵۸۳: نشنود از من کسی یک حرف پیش از حرف ...454شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...455شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...456شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...457شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...458شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...459شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...460شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...461شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...462شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...463شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...464شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...465شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...466شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...467شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...468شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...469شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...470شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...471شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...472شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...473شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...474شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...475شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...476شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...477شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...478شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...479شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...480شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...481شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...482شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...483شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...484شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...485شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...486شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...487شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...488شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...489شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...490شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...491شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...492شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...493شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...494شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...495شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...496شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...497شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...498شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...499شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...500شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...501شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...502شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...503شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...504شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...505شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...506شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...507شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...508شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...509شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...510شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...511شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...512شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...513شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...514شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...515شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...516شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...517شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...518شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...519شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...520شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...521شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...522شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...523شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...524شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...525شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...526شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...527شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...528شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...529شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...530شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...531شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...532شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...533شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...534شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...535شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...536شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...537شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...538شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...539شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...540شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...541شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...542شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...543شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...544شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...545شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...546شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...547شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...548شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...549شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...550شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...551شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...552شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...553شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...554شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...555شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...556شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...557شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...558شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...559شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...560شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...561شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...562شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...563شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...564شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...565شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...566شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...567شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...568شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...569شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...570شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...571شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...572شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...573شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...574شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...575شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...576شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...577شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...578شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...579شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...580شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...581شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...582شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...583شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...584شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...585شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...586شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...587شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...588شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...589شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...590شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...591شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...592شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...593شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...594شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...595شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...596شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...597شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...598شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...599شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...600شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...601شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...602شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...603شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...604شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...605شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...606شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...607شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...608شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...609شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...610شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...611شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...612شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...613شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...614شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...615شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...616شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...617شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...618شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...619شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...620شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...621شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...622شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...623شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...624شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...625شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...626شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...627شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...628شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...629شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...630شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...631شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...632شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...633شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...634شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...635شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...636شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...637شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...638شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ