به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۴۳۸: در سرابستان گیتی چون شراب زرد باش - غیر را درمان و خود همرنگ اهل درد باش

830عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

در سرابستان گیتی چون شراب زرد باش
غیر را درمان و خود همرنگ اهل درد باش
چند باشی موج گرداب علایق پروری؟
از حبابی کم نه ای، در بحر هستی فرد باش
خود مجو نفعی، اگر نقشت به کام دل نشست
فیض بخش دیگران چون کعبتین نرد باش
سیر عالم گر هوس داری، مزن بیهوده گام
در پس زانوی دل بنشین و عالمگرد باش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۴۳۷: سرنوشتی غیر بی برگی ندارد نخل ما ...2شمارهٔ ۴۳۸: در سرابستان گیتی چون شراب زرد باش ...3شمارهٔ ۴۳۹: نام مستوری آن چشم سیه کار مبر - ک ...4شمارهٔ ۴۴۰: انگیخت شراب از رخ زیبای تو آتش - ...5شمارهٔ ۴۴۱: کسی کو را نباشد طاقت یک میل ره رف ...6شمارهٔ ۴۴۲: ای دل مزن گام هوس، چون نیست یک مو ...7شمارهٔ ۴۴۳: از کف رغبت نداد، ساغر آیینه را - ...8شمارهٔ ۴۴۴: کسی نگفت که چون گل همیشه عریان با ...9شمارهٔ ۴۴۵: تا به کی باشی گرفتار امید؟ - ناام ...10شمارهٔ ۴۴۶: شب در آغوش نظر بود سراپای تنش - پ ...11شمارهٔ ۴۴۷: دلم از روی تو خوش، خاطرم از موی ت ...12شمارهٔ ۴۴۸: یار میان باز کرد، رو به کناری نشی ...13شمارهٔ ۴۴۹: رسید موسم دی، جام و شیشه پیش آور ...14شمارهٔ ۴۵۰: جا در آتش کند از محرم و بیگانه خو ...15شمارهٔ ۴۵۱: هزار بار نگردید تا به گرد سرش - ن ...16شمارهٔ ۴۵۲: نگیرم چون سر زلف سیاهش؟ - که خود ...17شمارهٔ ۴۵۳: برون نرفت فغانت ز تنگنای فلک - عب ...18شمارهٔ ۴۵۴: به ره گلشنم آید در زندان در پیش - ...19شمارهٔ ۴۵۵: کوهکن مزد گر از جوی تراشی می دید ...20شمارهٔ ۴۵۶: پروانه ما گرچه رسد زود به آتش - خ ...21شمارهٔ ۴۵۷: چنان کز بهر آتش، سنگ و آهن را زنی ...22شمارهٔ ۴۵۸: ز آب خوردن بسیار، گل شود کمرنگ - ...23شمارهٔ ۴۵۹: ترسم از حرف غلط کاری، شود در نامه ...24شمارهٔ ۴۶۰: حباب وقت خودم در شط تنک ظرفی - چه ...25شمارهٔ ۴۶۱: باده وقتی مزه دارد که تو باشی در ...26شمارهٔ ۴۶۲: کس را غم سوز دل ما نیست درین بزم ...27شمارهٔ ۴۶۳: نمی توان به هم آغوشی ات قناعت کرد ...28شمارهٔ ۴۶۴: قافله اشک و آه، از همه سو ریز کرد ...29شمارهٔ ۴۶۵: از چه رو دارد شب زلفت به تاریکی س ...30شمارهٔ ۴۶۶: من سودازده را داغ منه بر سر دست - ...31شمارهٔ ۴۶۷: موسم گل شد که از وی بشکفد دل، باغ ...32شمارهٔ ۴۶۸: خاک گردیدم، نگردید آرزوها بر طرف ...33شمارهٔ ۴۶۹: کو پیر مغان کز می اسرار زند حرف - ...34شمارهٔ ۴۷۰: دل نشود بی امید، با غم جانان حریف ...35شمارهٔ ۴۷۱: بس که دارم از تغابن در دل محزون ت ...36شمارهٔ ۴۷۲: به غیر مرگ نسیم از خدا نمی طلبد - ...37شمارهٔ ۴۷۳: خواست تا برهم خورد هنگامه ارباب ع ...38شمارهٔ ۴۷۴: نیست یک دانه نصیب تن ما لذت رزق - ...39شمارهٔ ۴۷۵: همچو داغ لاله نور از من مجوی - مر ...40شمارهٔ ۴۷۶: در کف امید ما شد ساغر سرشار خشک - ...41شمارهٔ ۴۷۷: تاک آبستن نور است، نخواهد زایید - ...42شمارهٔ ۴۷۸: دارم تنی ز دست غمت چون سبوی خشک - ...43شمارهٔ ۴۷۹: دماغم خشک و لب [خشک] و دهان خشک - ...44شمارهٔ ۴۸۰: می بارد از خندیدنت، یک سو شکر، یک ...45شمارهٔ ۴۸۱: در محیط گریه ام هرگز نگردد آب خشک ...46شمارهٔ ۴۸۲: امشب به سوی میکده باد از چمن وزید ...47شمارهٔ ۴۸۳: کس ندارد چو تو گلبانگ اسیری، بلبل ...48شمارهٔ ۴۸۴: هستند رهزنان خزان، گوش بر صدا - ب ...49شمارهٔ ۴۸۵: افشان گلها می کند، صدرنگ پیدا می ...50شمارهٔ ۴۸۶: هرجا که بیفتد به زمین سایه زلفت - ...51شمارهٔ ۴۸۷: ای قبای تو خوشاینده چو پیراهن گل ...52شمارهٔ ۴۸۸: بوی گلاب می دهد، نغمه عندلیب ما - ...53شمارهٔ ۴۸۹: هوس پرورده زلف بتانم - نمی روید ز ...54شمارهٔ ۴۹۰: بلبلت از گل نخواهد فرق کرد - چون ...55شمارهٔ ۴۹۱: تا ز مشق خود نیفتم، هرکجا می قحط ...56شمارهٔ ۴۹۲: کو صبر کز صبوری، تاب جفا بیارم؟ - ...57شمارهٔ ۴۹۳: معنی مقصود را از لفظ یارب یافتم - ...58شمارهٔ ۴۹۴: چو مینا گرچه آیین قدح نوشی نمی دا ...59شمارهٔ ۴۹۵: بس که از سنگینی جان، کنده پای خود ...60شمارهٔ ۴۹۶: آن وحشی ام که هرگز، آرام را ندیدم ...61شمارهٔ ۴۹۷: بشکفته صد رنگ گلهای داغم - در سیر ...62شمارهٔ ۴۹۸: شورشی از هایهای گریه می خواهد دلم ...63شمارهٔ ۴۹۹: اگر غیرت عشق مانع نگردد - تنش را ...64شمارهٔ ۵۰۰: یک شورش ما رهبر صد بارش سنگ است - ...65شمارهٔ ۵۰۱: نهان شد صافی ام ز آمیزش ناصاف این ...66شمارهٔ ۵۰۲: شب از رنج خمار آزرده بودم - نمی خ ...67شمارهٔ ۵۰۳: با شب تیره ز تاریکی آن مو گفتم - ...68شمارهٔ ۵۰۴: گل و می از لب و رخساره اش می ریخت ...69شمارهٔ ۵۰۵: نماند خون دل و کار عشق در پیش است ...70شمارهٔ ۵۰۶: آنچه حاصل شد ز کشت همتم - در کنار ...71شمارهٔ ۵۰۷: گر به گرد روی او گردیده ام، عیبم ...72شمارهٔ ۵۰۸: ما شیشه به دست طرب آلود شکستیم - ...73شمارهٔ ۵۰۹: تاب عنان گرفتن یک ناله ام نماند - ...74شمارهٔ ۵۱۰: نی ز خار این چمن غمگین، نه از گل ...75شمارهٔ ۵۱۱: ملامت چون کنم اهل هوس را، کز گل ر ...76شمارهٔ ۵۱۲: ما را چه کار است، با کار مردم؟ - ...77شمارهٔ ۵۱۳: دل به استحضار آیات شهادت زنده است ...78شمارهٔ ۵۱۴: دایم غم نخوردن یک بوس می خورم - ب ...79شمارهٔ ۵۱۵: چشم و دل پاس خیالش را به نوبت داش ...80شمارهٔ ۵۱۶: نشاط از سبزه مینا ندیدم - طرب از ...81شمارهٔ ۵۱۷: این که هستی خوانده ای، از نیستی ه ...82شمارهٔ ۵۱۸: شد فراموش ز تکرار خموشی سخنم - تخ ...83شمارهٔ ۵۱۹: جنون در چوب گل پیچد ز سودایی که م ...84شمارهٔ ۵۲۰: قطره چندی نصیب کام خشکم بیش نیست ...85شمارهٔ ۵۲۱: کسی به چشم تو از ناز در نمی آید - ...86شمارهٔ ۵۲۲: یاد مستان ندهد آدم هشیار، سرود - ...87شمارهٔ ۵۲۳: می زنم گام و ندارم خبری - من درین ...88شمارهٔ ۵۲۴: نرگسم، نرگس، ندارم از طرب جز تهمت ...89شمارهٔ ۵۲۵: مویی شده ام، به که به موی تو بساز ...90شمارهٔ ۵۲۶: دستم نگشت با گل داغ تو آشنا - گلچ ...91شمارهٔ ۵۲۷: در میان هستی ما، نیستی گل کرده اس ...92شمارهٔ ۵۲۸: گویند که آزار، مکافات گناه است - ...93شمارهٔ ۵۲۹: بر سر خود جای می دادند ما را دلبر ...94شمارهٔ ۵۳۰: گرفته جان به کف، آن مهرتابان را ه ...95شمارهٔ ۵۳۱: بس که در هر سخنم صد غلط آید به زب ...96شمارهٔ ۵۳۲: مادر ایام بی مهر است و من نازک مز ...97شمارهٔ ۵۳۳: جور کنی، وفا کنم، زخم زنی، دعا کن ...98شمارهٔ ۵۳۴: برنیاوردم سری از کهنه اوراق فلک - ...99شمارهٔ ۵۳۵: جوانی ام به جفا رفت و موسم پیری س ...100شمارهٔ ۵۳۶: تا توان از باغ وصلش صد گل یکدست چ ...101شمارهٔ ۵۳۷: دست مطرب را زآب جویبار تار ساز - ...102شمارهٔ ۵۳۸: وقت و بی وقت بخور می اگرت حوصله ا ...103شمارهٔ ۵۳۹: بی او غم پا و سر ندارم - گر جان ب ...104شمارهٔ ۵۴۰: دانسته، رو به تیغ نگاه تو آمدم - ...105شمارهٔ ۵۴۱: دلخوشی هرگز نمی افتد شگون بر اهل ...106شمارهٔ ۵۴۲: ظلمت شام غم از نور سحر می بینم - ...107شمارهٔ ۵۴۳: سرفرازیها کنم چون پای بست او شوم ...108شمارهٔ ۵۴۴: پای از جهان کشیده قراری گرفته ایم ...109شمارهٔ ۵۴۵: بی لاله رخسارت، گر سیر چمن کردم - ...110شمارهٔ ۵۴۶: داغها دارد دلم از دست بیداد فلک - ...111شمارهٔ ۵۴۷: تا تیر در کمان بود، رنگ نشان ندید ...112شمارهٔ ۵۴۸: نشوم چرا سیه رو، که چو مردمان دید ...113شمارهٔ ۵۴۹: شب خدنگ ناله ای بر آسمان انداختم ...114شمارهٔ ۵۵۰: برگل فکنم دست رد و روی تو گیرم - ...115شمارهٔ ۵۵۱: مجروح چون کلیدیم، ما از زبان مردم ...116شمارهٔ ۵۵۲: گریه شادی ز مینای شراب آموختم - ن ...117شمارهٔ ۵۵۳: گل ز دستم رفته و من خار پیدا می ک ...118شمارهٔ ۵۵۴: تردامنی به کف داد، سرخانه حبابم - ...119شمارهٔ ۵۵۵: ز خیال دهنت تنگ شکر می گریم - یاد ...120شمارهٔ ۵۵۶: ز بهر صبر بلبل، بی تو در گلزار می ...121شمارهٔ ۵۵۷: من و آن گوشه وحدت، که ز بینایی دل ...122شمارهٔ ۵۵۸: نایب مستی شده هشیاری ام - خواب بد ...123شمارهٔ ۵۵۹: به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دان ...124شمارهٔ ۵۶۰: یک نیستان خنده دارد بر تنم آزادگی ...125شمارهٔ ۵۶۱: ز تاب آتش نظاره ات چو آب شوم - ز ...126شمارهٔ ۵۶۲: همچو نرگس در چمن گر میگسار افتاده ...127شمارهٔ ۵۶۳: غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند ...128شمارهٔ ۵۶۴: هرگز نمی گیرد کسی جز درد، بازوی م ...129شمارهٔ ۵۶۵: قبای عافیت در بر ندارم - کلاه دلخ ...130شمارهٔ ۵۶۶: سایه ام از تیره روزی، لیک در ایوا ...131شمارهٔ ۵۶۷: از بس ز پا فتاده ایام پیری ام - ن ...132شمارهٔ ۵۶۸: برآرد اشکها رنگ کبوترهای صحرایی - ...133شمارهٔ ۵۶۹: بس که رزق ما طفیلی شد ز دیوان قضا ...134شمارهٔ ۵۷۰: جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر ...135شمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صب ...136شمارهٔ ۵۷۲: خوش آنکه موج زن وصل آن نگار شوم - ...137شمارهٔ ۵۷۳: در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم ...138شمارهٔ ۵۷۴: یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم ...139شمارهٔ ۵۷۵: کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معل ...140شمارهٔ ۵۷۶: طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن ن ...141شمارهٔ ۵۷۷: چه سان منزل شناس راه دل باشم، که ...142شمارهٔ ۵۷۸: بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به ...143شمارهٔ ۵۷۹: تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی ماد ...144شمارهٔ ۵۸۰: در عزای کوهکن از بس که بر هم خورد ...145شمارهٔ ۵۸۱: هرگز چو ریگ شیشه ساعت نشد نصیب - ...146شمارهٔ ۵۸۲: همچو طفل نوسخن، یک حرف ما مربوط ن ...147شمارهٔ ۵۸۳: نشنود از من کسی یک حرف پیش از حرف ...148شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...149شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...150شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...151شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...152شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...153شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...154شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...155شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...156شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...157شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...158شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...159شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...160شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...161شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...162شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...163شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...164شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...165شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...166شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...167شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...168شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...169شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...170شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...171شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...172شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...173شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...174شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...175شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...176شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...177شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...178شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...179شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...180شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...181شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...182شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...183شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...184شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...185شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...186شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...187شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...188شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...189شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...190شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...191شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...192شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...193شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...194شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...195شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...196شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...197شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...198شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...199شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...200شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...201شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...202شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...203شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...204شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...205شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...206شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...207شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...208شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...209شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...210شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...211شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...212شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...213شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...214شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...215شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...216شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...217شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...218شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...219شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...220شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...221شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...222شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...223شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...224شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...225شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...226شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...227شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...228شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...229شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...230شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...231شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...232شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...233شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...234شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...235شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...236شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...237شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...238شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...239شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...240شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...241شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...242شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...243شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...244شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...245شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...246شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...247شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...248شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...249شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...250شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...251شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...252شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...253شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...254شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...255شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...256شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...257شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...258شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...259شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...260شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...261شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...262شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...263شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...264شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...265شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...266شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...267شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...268شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...269شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...270شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...271شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...272شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...273شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...274شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...275شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...276شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...277شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...278شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...279شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...280شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...281شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...282شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...283شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...284شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...285شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...286شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...287شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...288شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...289شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...290شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...291شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...292شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...293شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...294شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...295شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...296شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...297شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...298شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...299شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...300شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...301شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...302شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...303شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...304شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...305شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...306شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...307شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...308شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...309شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...310شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...311شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...312شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...313شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...314شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...315شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...316شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...317شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...318شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...319شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...320شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...321شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...322شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...323شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...324شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...325شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...326شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...327شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...328شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...329شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...330شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...331شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...332شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ