به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۵۶۳: غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند - نگذارند که در میکده تنها باشم

920عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند
نگذارند که در میکده تنها باشم
من و ابر مژه، کز بارش نیسانی او
هر کجا پای نهم، بر لب دریا باشم
همچو کهسار، به زورم نتوان بود به شهر
موسم لاله چو در دامن صحرا باشم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵۶۲: همچو نرگس در چمن گر میگسار افتاده ...2شمارهٔ ۵۶۳: غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند ...3شمارهٔ ۵۶۴: هرگز نمی گیرد کسی جز درد، بازوی م ...4شمارهٔ ۵۶۵: قبای عافیت در بر ندارم - کلاه دلخ ...5شمارهٔ ۵۶۶: سایه ام از تیره روزی، لیک در ایوا ...6شمارهٔ ۵۶۷: از بس ز پا فتاده ایام پیری ام - ن ...7شمارهٔ ۵۶۸: برآرد اشکها رنگ کبوترهای صحرایی - ...8شمارهٔ ۵۶۹: بس که رزق ما طفیلی شد ز دیوان قضا ...9شمارهٔ ۵۷۰: جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر ...10شمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صب ...11شمارهٔ ۵۷۲: خوش آنکه موج زن وصل آن نگار شوم - ...12شمارهٔ ۵۷۳: در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم ...13شمارهٔ ۵۷۴: یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم ...14شمارهٔ ۵۷۵: کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معل ...15شمارهٔ ۵۷۶: طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن ن ...16شمارهٔ ۵۷۷: چه سان منزل شناس راه دل باشم، که ...17شمارهٔ ۵۷۸: بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به ...18شمارهٔ ۵۷۹: تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی ماد ...19شمارهٔ ۵۸۰: در عزای کوهکن از بس که بر هم خورد ...20شمارهٔ ۵۸۱: هرگز چو ریگ شیشه ساعت نشد نصیب - ...21شمارهٔ ۵۸۲: همچو طفل نوسخن، یک حرف ما مربوط ن ...22شمارهٔ ۵۸۳: نشنود از من کسی یک حرف پیش از حرف ...23شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...24شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...25شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...26شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...27شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...28شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...29شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...30شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...31شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...32شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...33شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...34شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...35شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...36شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...37شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...38شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...39شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...40شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...41شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...42شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...43شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...44شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...45شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...46شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...47شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...48شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...49شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...50شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...51شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...52شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...53شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...54شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...55شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...56شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...57شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...58شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...59شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...60شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...61شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...62شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...63شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...64شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...65شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...66شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...67شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...68شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...69شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...70شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...71شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...72شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...73شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...74شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...75شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...76شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...77شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...78شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...79شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...80شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...81شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...82شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...83شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...84شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...85شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...86شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...87شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...88شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...89شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...90شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...91شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...92شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...93شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...94شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...95شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...96شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...97شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...98شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...99شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...100شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...101شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...102شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...103شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...104شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...105شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...106شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...107شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...108شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...109شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...110شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...111شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...112شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...113شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...114شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...115شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...116شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...117شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...118شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...119شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...120شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...121شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...122شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...123شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...124شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...125شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...126شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...127شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...128شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...129شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...130شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...131شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...132شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...133شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...134شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...135شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...136شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...137شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...138شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...139شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...140شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...141شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...142شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...143شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...144شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...145شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...146شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...147شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...148شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...149شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...150شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...151شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...152شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...153شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...154شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...155شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...156شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...157شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...158شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...159شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...160شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...161شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...162شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...163شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...164شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...165شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...166شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...167شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...168شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...169شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...170شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...171شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...172شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...173شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...174شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...175شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...176شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...177شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...178شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...179شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...180شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...181شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...182شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...183شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...184شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...185شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...186شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...187شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...188شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...189شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...190شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...191شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...192شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...193شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...194شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...195شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...196شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...197شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...198شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...199شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...200شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...201شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...202شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...203شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...204شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...205شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...206شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...207شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ