به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم - به سوی دوست نگر، سوی خود نگاه مکن

900عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم
به سوی دوست نگر، سوی خود نگاه مکن
چو عشق، لفظ صنم را به حق کند تفسیر
مباش منکر یک حرف و صد گناه مکن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...2شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...3شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...4شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...5شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...6شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...7شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...8شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...9شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...10شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...11شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...12شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...13شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...14شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...15شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...16شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...17شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...18شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...19شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...20شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...21شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...22شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...23شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...24شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...25شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...26شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...27شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...28شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...29شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...30شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...31شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...32شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...33شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...34شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...35شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...36شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...37شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...38شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...39شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...40شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...41شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...42شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...43شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...44شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...45شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...46شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...47شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...48شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...49شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...50شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...51شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...52شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...53شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...54شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...55شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...56شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...57شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...58شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...59شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...60شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...61شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...62شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...63شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...64شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...65شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...66شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...67شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...68شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...69شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...70شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...71شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...72شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...73شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...74شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...75شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...76شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...77شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...78شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...79شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...80شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...81شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...82شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...83شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...84شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...85شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...86شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...87شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...88شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...89شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...90شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...91شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...92شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...93شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...94شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...95شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...96شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...97شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...98شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...99شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...100شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...101شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...102شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...103شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...104شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...105شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...106شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...107شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...108شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...109شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...110شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...111شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...112شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...113شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...114شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...115شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...116شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...117شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...118شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...119شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...120شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...121شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...122شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...123شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...124شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...125شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...126شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...127شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...128شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...129شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...130شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...131شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...132شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...133شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...134شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...135شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...136شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...137شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...138شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...139شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...140شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...141شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...142شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...143شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...144شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...145شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...146شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...147شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...148شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...149شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...150شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...151شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...152شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...153شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...154شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...155شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...156شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...157شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...158شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...159شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...160شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...161شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...162شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...163شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...164شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...165شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...166شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...167شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...168شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...169شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...170شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...171شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...172شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...173شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...174شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...175شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...176شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...177شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...178شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...179شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...180شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...181شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...182شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...183شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...184شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...185شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ