به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۴۷۶: در کف امید ما شد ساغر سرشار خشک - شد گلوی شیشه ما چون لب بیمار خشک

830عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

در کف امید ما شد ساغر سرشار خشک
شد گلوی شیشه ما چون لب بیمار خشک
صحبت تردامن و زاهد نمی چسبد به هم
گل نمی گیرد به خود، هرگه بود دیوار خشک

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۴۷۵: همچو داغ لاله نور از من مجوی - مر ...2شمارهٔ ۴۷۶: در کف امید ما شد ساغر سرشار خشک - ...3شمارهٔ ۴۷۷: تاک آبستن نور است، نخواهد زایید - ...4شمارهٔ ۴۷۸: دارم تنی ز دست غمت چون سبوی خشک - ...5شمارهٔ ۴۷۹: دماغم خشک و لب [خشک] و دهان خشک - ...6شمارهٔ ۴۸۰: می بارد از خندیدنت، یک سو شکر، یک ...7شمارهٔ ۴۸۱: در محیط گریه ام هرگز نگردد آب خشک ...8شمارهٔ ۴۸۲: امشب به سوی میکده باد از چمن وزید ...9شمارهٔ ۴۸۳: کس ندارد چو تو گلبانگ اسیری، بلبل ...10شمارهٔ ۴۸۴: هستند رهزنان خزان، گوش بر صدا - ب ...11شمارهٔ ۴۸۵: افشان گلها می کند، صدرنگ پیدا می ...12شمارهٔ ۴۸۶: هرجا که بیفتد به زمین سایه زلفت - ...13شمارهٔ ۴۸۷: ای قبای تو خوشاینده چو پیراهن گل ...14شمارهٔ ۴۸۸: بوی گلاب می دهد، نغمه عندلیب ما - ...15شمارهٔ ۴۸۹: هوس پرورده زلف بتانم - نمی روید ز ...16شمارهٔ ۴۹۰: بلبلت از گل نخواهد فرق کرد - چون ...17شمارهٔ ۴۹۱: تا ز مشق خود نیفتم، هرکجا می قحط ...18شمارهٔ ۴۹۲: کو صبر کز صبوری، تاب جفا بیارم؟ - ...19شمارهٔ ۴۹۳: معنی مقصود را از لفظ یارب یافتم - ...20شمارهٔ ۴۹۴: چو مینا گرچه آیین قدح نوشی نمی دا ...21شمارهٔ ۴۹۵: بس که از سنگینی جان، کنده پای خود ...22شمارهٔ ۴۹۶: آن وحشی ام که هرگز، آرام را ندیدم ...23شمارهٔ ۴۹۷: بشکفته صد رنگ گلهای داغم - در سیر ...24شمارهٔ ۴۹۸: شورشی از هایهای گریه می خواهد دلم ...25شمارهٔ ۴۹۹: اگر غیرت عشق مانع نگردد - تنش را ...26شمارهٔ ۵۰۰: یک شورش ما رهبر صد بارش سنگ است - ...27شمارهٔ ۵۰۱: نهان شد صافی ام ز آمیزش ناصاف این ...28شمارهٔ ۵۰۲: شب از رنج خمار آزرده بودم - نمی خ ...29شمارهٔ ۵۰۳: با شب تیره ز تاریکی آن مو گفتم - ...30شمارهٔ ۵۰۴: گل و می از لب و رخساره اش می ریخت ...31شمارهٔ ۵۰۵: نماند خون دل و کار عشق در پیش است ...32شمارهٔ ۵۰۶: آنچه حاصل شد ز کشت همتم - در کنار ...33شمارهٔ ۵۰۷: گر به گرد روی او گردیده ام، عیبم ...34شمارهٔ ۵۰۸: ما شیشه به دست طرب آلود شکستیم - ...35شمارهٔ ۵۰۹: تاب عنان گرفتن یک ناله ام نماند - ...36شمارهٔ ۵۱۰: نی ز خار این چمن غمگین، نه از گل ...37شمارهٔ ۵۱۱: ملامت چون کنم اهل هوس را، کز گل ر ...38شمارهٔ ۵۱۲: ما را چه کار است، با کار مردم؟ - ...39شمارهٔ ۵۱۳: دل به استحضار آیات شهادت زنده است ...40شمارهٔ ۵۱۴: دایم غم نخوردن یک بوس می خورم - ب ...41شمارهٔ ۵۱۵: چشم و دل پاس خیالش را به نوبت داش ...42شمارهٔ ۵۱۶: نشاط از سبزه مینا ندیدم - طرب از ...43شمارهٔ ۵۱۷: این که هستی خوانده ای، از نیستی ه ...44شمارهٔ ۵۱۸: شد فراموش ز تکرار خموشی سخنم - تخ ...45شمارهٔ ۵۱۹: جنون در چوب گل پیچد ز سودایی که م ...46شمارهٔ ۵۲۰: قطره چندی نصیب کام خشکم بیش نیست ...47شمارهٔ ۵۲۱: کسی به چشم تو از ناز در نمی آید - ...48شمارهٔ ۵۲۲: یاد مستان ندهد آدم هشیار، سرود - ...49شمارهٔ ۵۲۳: می زنم گام و ندارم خبری - من درین ...50شمارهٔ ۵۲۴: نرگسم، نرگس، ندارم از طرب جز تهمت ...51شمارهٔ ۵۲۵: مویی شده ام، به که به موی تو بساز ...52شمارهٔ ۵۲۶: دستم نگشت با گل داغ تو آشنا - گلچ ...53شمارهٔ ۵۲۷: در میان هستی ما، نیستی گل کرده اس ...54شمارهٔ ۵۲۸: گویند که آزار، مکافات گناه است - ...55شمارهٔ ۵۲۹: بر سر خود جای می دادند ما را دلبر ...56شمارهٔ ۵۳۰: گرفته جان به کف، آن مهرتابان را ه ...57شمارهٔ ۵۳۱: بس که در هر سخنم صد غلط آید به زب ...58شمارهٔ ۵۳۲: مادر ایام بی مهر است و من نازک مز ...59شمارهٔ ۵۳۳: جور کنی، وفا کنم، زخم زنی، دعا کن ...60شمارهٔ ۵۳۴: برنیاوردم سری از کهنه اوراق فلک - ...61شمارهٔ ۵۳۵: جوانی ام به جفا رفت و موسم پیری س ...62شمارهٔ ۵۳۶: تا توان از باغ وصلش صد گل یکدست چ ...63شمارهٔ ۵۳۷: دست مطرب را زآب جویبار تار ساز - ...64شمارهٔ ۵۳۸: وقت و بی وقت بخور می اگرت حوصله ا ...65شمارهٔ ۵۳۹: بی او غم پا و سر ندارم - گر جان ب ...66شمارهٔ ۵۴۰: دانسته، رو به تیغ نگاه تو آمدم - ...67شمارهٔ ۵۴۱: دلخوشی هرگز نمی افتد شگون بر اهل ...68شمارهٔ ۵۴۲: ظلمت شام غم از نور سحر می بینم - ...69شمارهٔ ۵۴۳: سرفرازیها کنم چون پای بست او شوم ...70شمارهٔ ۵۴۴: پای از جهان کشیده قراری گرفته ایم ...71شمارهٔ ۵۴۵: بی لاله رخسارت، گر سیر چمن کردم - ...72شمارهٔ ۵۴۶: داغها دارد دلم از دست بیداد فلک - ...73شمارهٔ ۵۴۷: تا تیر در کمان بود، رنگ نشان ندید ...74شمارهٔ ۵۴۸: نشوم چرا سیه رو، که چو مردمان دید ...75شمارهٔ ۵۴۹: شب خدنگ ناله ای بر آسمان انداختم ...76شمارهٔ ۵۵۰: برگل فکنم دست رد و روی تو گیرم - ...77شمارهٔ ۵۵۱: مجروح چون کلیدیم، ما از زبان مردم ...78شمارهٔ ۵۵۲: گریه شادی ز مینای شراب آموختم - ن ...79شمارهٔ ۵۵۳: گل ز دستم رفته و من خار پیدا می ک ...80شمارهٔ ۵۵۴: تردامنی به کف داد، سرخانه حبابم - ...81شمارهٔ ۵۵۵: ز خیال دهنت تنگ شکر می گریم - یاد ...82شمارهٔ ۵۵۶: ز بهر صبر بلبل، بی تو در گلزار می ...83شمارهٔ ۵۵۷: من و آن گوشه وحدت، که ز بینایی دل ...84شمارهٔ ۵۵۸: نایب مستی شده هشیاری ام - خواب بد ...85شمارهٔ ۵۵۹: به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دان ...86شمارهٔ ۵۶۰: یک نیستان خنده دارد بر تنم آزادگی ...87شمارهٔ ۵۶۱: ز تاب آتش نظاره ات چو آب شوم - ز ...88شمارهٔ ۵۶۲: همچو نرگس در چمن گر میگسار افتاده ...89شمارهٔ ۵۶۳: غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند ...90شمارهٔ ۵۶۴: هرگز نمی گیرد کسی جز درد، بازوی م ...91شمارهٔ ۵۶۵: قبای عافیت در بر ندارم - کلاه دلخ ...92شمارهٔ ۵۶۶: سایه ام از تیره روزی، لیک در ایوا ...93شمارهٔ ۵۶۷: از بس ز پا فتاده ایام پیری ام - ن ...94شمارهٔ ۵۶۸: برآرد اشکها رنگ کبوترهای صحرایی - ...95شمارهٔ ۵۶۹: بس که رزق ما طفیلی شد ز دیوان قضا ...96شمارهٔ ۵۷۰: جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر ...97شمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صب ...98شمارهٔ ۵۷۲: خوش آنکه موج زن وصل آن نگار شوم - ...99شمارهٔ ۵۷۳: در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم ...100شمارهٔ ۵۷۴: یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم ...101شمارهٔ ۵۷۵: کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معل ...102شمارهٔ ۵۷۶: طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن ن ...103شمارهٔ ۵۷۷: چه سان منزل شناس راه دل باشم، که ...104شمارهٔ ۵۷۸: بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به ...105شمارهٔ ۵۷۹: تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی ماد ...106شمارهٔ ۵۸۰: در عزای کوهکن از بس که بر هم خورد ...107شمارهٔ ۵۸۱: هرگز چو ریگ شیشه ساعت نشد نصیب - ...108شمارهٔ ۵۸۲: همچو طفل نوسخن، یک حرف ما مربوط ن ...109شمارهٔ ۵۸۳: نشنود از من کسی یک حرف پیش از حرف ...110شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...111شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...112شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...113شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...114شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...115شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...116شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...117شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...118شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...119شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...120شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...121شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...122شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...123شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...124شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...125شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...126شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...127شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...128شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...129شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...130شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...131شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...132شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...133شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...134شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...135شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...136شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...137شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...138شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...139شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...140شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...141شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...142شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...143شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...144شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...145شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...146شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...147شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...148شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...149شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...150شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...151شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...152شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...153شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...154شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...155شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...156شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...157شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...158شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...159شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...160شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...161شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...162شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...163شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...164شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...165شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...166شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...167شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...168شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...169شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...170شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...171شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...172شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...173شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...174شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...175شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...176شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...177شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...178شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...179شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...180شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...181شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...182شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...183شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...184شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...185شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...186شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...187شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...188شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...189شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...190شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...191شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...192شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...193شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...194شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...195شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...196شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...197شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...198شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...199شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...200شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...201شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...202شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...203شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...204شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...205شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...206شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...207شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...208شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...209شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...210شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...211شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...212شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...213شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...214شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...215شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...216شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...217شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...218شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...219شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...220شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...221شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...222شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...223شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...224شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...225شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...226شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...227شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...228شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...229شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...230شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...231شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...232شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...233شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...234شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...235شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...236شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...237شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...238شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...239شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...240شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...241شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...242شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...243شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...244شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...245شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...246شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...247شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...248شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...249شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...250شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...251شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...252شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...253شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...254شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...255شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...256شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...257شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...258شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...259شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...260شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...261شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...262شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...263شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...264شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...265شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...266شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...267شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...268شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...269شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...270شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...271شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...272شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...273شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...274شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...275شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...276شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...277شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...278شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...279شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...280شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...281شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...282شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...283شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...284شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...285شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...286شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...287شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...288شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...289شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...290شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...291شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...292شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...293شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...294شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ