به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۵۴۵: بی لاله رخسارت، گر سیر چمن کردم - صد شکوه ز بی برگی، با سرو و سمن کردم

850عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

بی لاله رخسارت، گر سیر چمن کردم
صد شکوه ز بی برگی، با سرو و سمن کردم
غم ریخته در غربت،لیکن نکنم شکوه
کاندوه دل افزون شد، گر یاد وطن کردم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵۴۴: پای از جهان کشیده قراری گرفته ایم ...2شمارهٔ ۵۴۵: بی لاله رخسارت، گر سیر چمن کردم - ...3شمارهٔ ۵۴۶: داغها دارد دلم از دست بیداد فلک - ...4شمارهٔ ۵۴۷: تا تیر در کمان بود، رنگ نشان ندید ...5شمارهٔ ۵۴۸: نشوم چرا سیه رو، که چو مردمان دید ...6شمارهٔ ۵۴۹: شب خدنگ ناله ای بر آسمان انداختم ...7شمارهٔ ۵۵۰: برگل فکنم دست رد و روی تو گیرم - ...8شمارهٔ ۵۵۱: مجروح چون کلیدیم، ما از زبان مردم ...9شمارهٔ ۵۵۲: گریه شادی ز مینای شراب آموختم - ن ...10شمارهٔ ۵۵۳: گل ز دستم رفته و من خار پیدا می ک ...11شمارهٔ ۵۵۴: تردامنی به کف داد، سرخانه حبابم - ...12شمارهٔ ۵۵۵: ز خیال دهنت تنگ شکر می گریم - یاد ...13شمارهٔ ۵۵۶: ز بهر صبر بلبل، بی تو در گلزار می ...14شمارهٔ ۵۵۷: من و آن گوشه وحدت، که ز بینایی دل ...15شمارهٔ ۵۵۸: نایب مستی شده هشیاری ام - خواب بد ...16شمارهٔ ۵۵۹: به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دان ...17شمارهٔ ۵۶۰: یک نیستان خنده دارد بر تنم آزادگی ...18شمارهٔ ۵۶۱: ز تاب آتش نظاره ات چو آب شوم - ز ...19شمارهٔ ۵۶۲: همچو نرگس در چمن گر میگسار افتاده ...20شمارهٔ ۵۶۳: غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند ...21شمارهٔ ۵۶۴: هرگز نمی گیرد کسی جز درد، بازوی م ...22شمارهٔ ۵۶۵: قبای عافیت در بر ندارم - کلاه دلخ ...23شمارهٔ ۵۶۶: سایه ام از تیره روزی، لیک در ایوا ...24شمارهٔ ۵۶۷: از بس ز پا فتاده ایام پیری ام - ن ...25شمارهٔ ۵۶۸: برآرد اشکها رنگ کبوترهای صحرایی - ...26شمارهٔ ۵۶۹: بس که رزق ما طفیلی شد ز دیوان قضا ...27شمارهٔ ۵۷۰: جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر ...28شمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صب ...29شمارهٔ ۵۷۲: خوش آنکه موج زن وصل آن نگار شوم - ...30شمارهٔ ۵۷۳: در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم ...31شمارهٔ ۵۷۴: یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم ...32شمارهٔ ۵۷۵: کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معل ...33شمارهٔ ۵۷۶: طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن ن ...34شمارهٔ ۵۷۷: چه سان منزل شناس راه دل باشم، که ...35شمارهٔ ۵۷۸: بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به ...36شمارهٔ ۵۷۹: تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی ماد ...37شمارهٔ ۵۸۰: در عزای کوهکن از بس که بر هم خورد ...38شمارهٔ ۵۸۱: هرگز چو ریگ شیشه ساعت نشد نصیب - ...39شمارهٔ ۵۸۲: همچو طفل نوسخن، یک حرف ما مربوط ن ...40شمارهٔ ۵۸۳: نشنود از من کسی یک حرف پیش از حرف ...41شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...42شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...43شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...44شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...45شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...46شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...47شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...48شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...49شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...50شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...51شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...52شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...53شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...54شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...55شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...56شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...57شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...58شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...59شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...60شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...61شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...62شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...63شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...64شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...65شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...66شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...67شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...68شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...69شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...70شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...71شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...72شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...73شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...74شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...75شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...76شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...77شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...78شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...79شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...80شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...81شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...82شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...83شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...84شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...85شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...86شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...87شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...88شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...89شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...90شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...91شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...92شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...93شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...94شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...95شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...96شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...97شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...98شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...99شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...100شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...101شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...102شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...103شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...104شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...105شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...106شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...107شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...108شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...109شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...110شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...111شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...112شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...113شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...114شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...115شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...116شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...117شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...118شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...119شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...120شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...121شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...122شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...123شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...124شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...125شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...126شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...127شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...128شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...129شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...130شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...131شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...132شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...133شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...134شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...135شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...136شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...137شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...138شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...139شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...140شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...141شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...142شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...143شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...144شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...145شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...146شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...147شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...148شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...149شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...150شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...151شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...152شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...153شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...154شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...155شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...156شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...157شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...158شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...159شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...160شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...161شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...162شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...163شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...164شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...165شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...166شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...167شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...168شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...169شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...170شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...171شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...172شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...173شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...174شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...175شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...176شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...177شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...178شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...179شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...180شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...181شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...182شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...183شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...184شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...185شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...186شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...187شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...188شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...189شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...190شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...191شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...192شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...193شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...194شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...195شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...196شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...197شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...198شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...199شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...200شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...201شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...202شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...203شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...204شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...205شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...206شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...207شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...208شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...209شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...210شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...211شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...212شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...213شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...214شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...215شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...216شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...217شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...218شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...219شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...220شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...221شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...222شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...223شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...224شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...225شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ