به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۵۵۷: من و آن گوشه وحدت، که ز بینایی دل - چون نشینم، به تماشای جهان برخیزم

970عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

من و آن گوشه وحدت، که ز بینایی دل
چون نشینم، به تماشای جهان برخیزم
بجز این نیست میان من و اسکندر فرق
کو پی آب رود، من پی نان برخیزم
رشک آن حسن بهاری چو شود آفت باغ
موسم گل، به تماشای خزان برخیزم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵۵۶: ز بهر صبر بلبل، بی تو در گلزار می ...2شمارهٔ ۵۵۷: من و آن گوشه وحدت، که ز بینایی دل ...3شمارهٔ ۵۵۸: نایب مستی شده هشیاری ام - خواب بد ...4شمارهٔ ۵۵۹: به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دان ...5شمارهٔ ۵۶۰: یک نیستان خنده دارد بر تنم آزادگی ...6شمارهٔ ۵۶۱: ز تاب آتش نظاره ات چو آب شوم - ز ...7شمارهٔ ۵۶۲: همچو نرگس در چمن گر میگسار افتاده ...8شمارهٔ ۵۶۳: غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند ...9شمارهٔ ۵۶۴: هرگز نمی گیرد کسی جز درد، بازوی م ...10شمارهٔ ۵۶۵: قبای عافیت در بر ندارم - کلاه دلخ ...11شمارهٔ ۵۶۶: سایه ام از تیره روزی، لیک در ایوا ...12شمارهٔ ۵۶۷: از بس ز پا فتاده ایام پیری ام - ن ...13شمارهٔ ۵۶۸: برآرد اشکها رنگ کبوترهای صحرایی - ...14شمارهٔ ۵۶۹: بس که رزق ما طفیلی شد ز دیوان قضا ...15شمارهٔ ۵۷۰: جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر ...16شمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صب ...17شمارهٔ ۵۷۲: خوش آنکه موج زن وصل آن نگار شوم - ...18شمارهٔ ۵۷۳: در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم ...19شمارهٔ ۵۷۴: یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم ...20شمارهٔ ۵۷۵: کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معل ...21شمارهٔ ۵۷۶: طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن ن ...22شمارهٔ ۵۷۷: چه سان منزل شناس راه دل باشم، که ...23شمارهٔ ۵۷۸: بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به ...24شمارهٔ ۵۷۹: تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی ماد ...25شمارهٔ ۵۸۰: در عزای کوهکن از بس که بر هم خورد ...26شمارهٔ ۵۸۱: هرگز چو ریگ شیشه ساعت نشد نصیب - ...27شمارهٔ ۵۸۲: همچو طفل نوسخن، یک حرف ما مربوط ن ...28شمارهٔ ۵۸۳: نشنود از من کسی یک حرف پیش از حرف ...29شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...30شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...31شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...32شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...33شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...34شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...35شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...36شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...37شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...38شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...39شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...40شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...41شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...42شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...43شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...44شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...45شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...46شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...47شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...48شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...49شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...50شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...51شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...52شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...53شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...54شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...55شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...56شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...57شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...58شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...59شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...60شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...61شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...62شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...63شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...64شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...65شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...66شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...67شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...68شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...69شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...70شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...71شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...72شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...73شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...74شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...75شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...76شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...77شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...78شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...79شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...80شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...81شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...82شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...83شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...84شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...85شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...86شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...87شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...88شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...89شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...90شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...91شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...92شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...93شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...94شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...95شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...96شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...97شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...98شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...99شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...100شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...101شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...102شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...103شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...104شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...105شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...106شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...107شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...108شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...109شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...110شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...111شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...112شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...113شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...114شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...115شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...116شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...117شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...118شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...119شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...120شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...121شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...122شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...123شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...124شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...125شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...126شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...127شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...128شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...129شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...130شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...131شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...132شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...133شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...134شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...135شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...136شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...137شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...138شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...139شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...140شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...141شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...142شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...143شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...144شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...145شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...146شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...147شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...148شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...149شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...150شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...151شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...152شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...153شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...154شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...155شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...156شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...157شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...158شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...159شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...160شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...161شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...162شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...163شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...164شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...165شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...166شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...167شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...168شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...169شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...170شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...171شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...172شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...173شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...174شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...175شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...176شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...177شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...178شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...179شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...180شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...181شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...182شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...183شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...184شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...185شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...186شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...187شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...188شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...189شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...190شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...191شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...192شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...193شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...194شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...195شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...196شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...197شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...198شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...199شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...200شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...201شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...202شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...203شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...204شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...205شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...206شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...207شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...208شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...209شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...210شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...211شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...212شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...213شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ