به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۵۶۰: یک نیستان خنده دارد بر تنم آزادگی - تا به قید ساز و برگ بوریا افتاده ام

860عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

یک نیستان خنده دارد بر تنم آزادگی
تا به قید ساز و برگ بوریا افتاده ام
کار من اسباب دولت، من ز دولت بی نصیب
در هنر همطالع بال هما افتاده ام
گاه پای گلرخان گیرم، گهی دست بتان
گرچه خود بی دست و پا همچون حنا افتاده ام

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵۵۹: به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دان ...2شمارهٔ ۵۶۰: یک نیستان خنده دارد بر تنم آزادگی ...3شمارهٔ ۵۶۱: ز تاب آتش نظاره ات چو آب شوم - ز ...4شمارهٔ ۵۶۲: همچو نرگس در چمن گر میگسار افتاده ...5شمارهٔ ۵۶۳: غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند ...6شمارهٔ ۵۶۴: هرگز نمی گیرد کسی جز درد، بازوی م ...7شمارهٔ ۵۶۵: قبای عافیت در بر ندارم - کلاه دلخ ...8شمارهٔ ۵۶۶: سایه ام از تیره روزی، لیک در ایوا ...9شمارهٔ ۵۶۷: از بس ز پا فتاده ایام پیری ام - ن ...10شمارهٔ ۵۶۸: برآرد اشکها رنگ کبوترهای صحرایی - ...11شمارهٔ ۵۶۹: بس که رزق ما طفیلی شد ز دیوان قضا ...12شمارهٔ ۵۷۰: جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر ...13شمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صب ...14شمارهٔ ۵۷۲: خوش آنکه موج زن وصل آن نگار شوم - ...15شمارهٔ ۵۷۳: در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم ...16شمارهٔ ۵۷۴: یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم ...17شمارهٔ ۵۷۵: کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معل ...18شمارهٔ ۵۷۶: طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن ن ...19شمارهٔ ۵۷۷: چه سان منزل شناس راه دل باشم، که ...20شمارهٔ ۵۷۸: بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به ...21شمارهٔ ۵۷۹: تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی ماد ...22شمارهٔ ۵۸۰: در عزای کوهکن از بس که بر هم خورد ...23شمارهٔ ۵۸۱: هرگز چو ریگ شیشه ساعت نشد نصیب - ...24شمارهٔ ۵۸۲: همچو طفل نوسخن، یک حرف ما مربوط ن ...25شمارهٔ ۵۸۳: نشنود از من کسی یک حرف پیش از حرف ...26شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...27شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...28شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...29شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...30شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...31شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...32شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...33شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...34شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...35شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...36شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...37شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...38شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...39شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...40شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...41شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...42شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...43شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...44شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...45شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...46شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...47شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...48شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...49شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...50شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...51شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...52شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...53شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...54شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...55شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...56شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...57شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...58شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...59شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...60شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...61شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...62شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...63شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...64شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...65شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...66شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...67شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...68شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...69شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...70شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...71شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...72شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...73شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...74شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...75شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...76شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...77شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...78شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...79شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...80شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...81شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...82شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...83شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...84شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...85شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...86شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...87شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...88شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...89شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...90شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...91شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...92شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...93شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...94شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...95شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...96شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...97شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...98شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...99شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...100شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...101شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...102شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...103شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...104شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...105شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...106شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...107شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...108شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...109شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...110شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...111شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...112شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...113شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...114شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...115شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...116شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...117شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...118شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...119شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...120شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...121شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...122شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...123شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...124شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...125شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...126شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...127شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...128شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...129شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...130شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...131شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...132شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...133شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...134شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...135شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...136شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...137شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...138شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...139شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...140شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...141شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...142شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...143شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...144شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...145شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...146شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...147شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...148شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...149شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...150شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...151شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...152شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...153شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...154شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...155شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...156شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...157شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...158شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...159شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...160شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...161شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...162شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...163شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...164شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...165شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...166شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...167شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...168شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...169شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...170شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...171شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...172شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...173شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...174شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...175شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...176شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...177شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...178شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...179شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...180شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...181شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...182شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...183شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...184شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...185شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...186شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...187شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...188شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...189شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...190شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...191شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...192شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...193شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...194شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...195شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...196شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...197شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...198شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...199شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...200شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...201شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...202شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...203شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...204شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...205شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...206شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...207شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...208شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...209شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...210شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ