به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۴۸۰: می بارد از خندیدنت، یک سو شکر، یک سو نمک - پاشد ز لب دزدیدنت، یک سو شکر، یک سو نمک

840عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

می بارد از خندیدنت، یک سو شکر، یک سو نمک
پاشد ز لب دزدیدنت، یک سو شکر، یک سو نمک
در تکیه گاه سرخوشی، بر نازبالش ریخته
از بوسه رخ تابیدنت، یک سو شکر، یک سو نمک

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۴۷۹: دماغم خشک و لب [خشک] و دهان خشک - ...2شمارهٔ ۴۸۰: می بارد از خندیدنت، یک سو شکر، یک ...3شمارهٔ ۴۸۱: در محیط گریه ام هرگز نگردد آب خشک ...4شمارهٔ ۴۸۲: امشب به سوی میکده باد از چمن وزید ...5شمارهٔ ۴۸۳: کس ندارد چو تو گلبانگ اسیری، بلبل ...6شمارهٔ ۴۸۴: هستند رهزنان خزان، گوش بر صدا - ب ...7شمارهٔ ۴۸۵: افشان گلها می کند، صدرنگ پیدا می ...8شمارهٔ ۴۸۶: هرجا که بیفتد به زمین سایه زلفت - ...9شمارهٔ ۴۸۷: ای قبای تو خوشاینده چو پیراهن گل ...10شمارهٔ ۴۸۸: بوی گلاب می دهد، نغمه عندلیب ما - ...11شمارهٔ ۴۸۹: هوس پرورده زلف بتانم - نمی روید ز ...12شمارهٔ ۴۹۰: بلبلت از گل نخواهد فرق کرد - چون ...13شمارهٔ ۴۹۱: تا ز مشق خود نیفتم، هرکجا می قحط ...14شمارهٔ ۴۹۲: کو صبر کز صبوری، تاب جفا بیارم؟ - ...15شمارهٔ ۴۹۳: معنی مقصود را از لفظ یارب یافتم - ...16شمارهٔ ۴۹۴: چو مینا گرچه آیین قدح نوشی نمی دا ...17شمارهٔ ۴۹۵: بس که از سنگینی جان، کنده پای خود ...18شمارهٔ ۴۹۶: آن وحشی ام که هرگز، آرام را ندیدم ...19شمارهٔ ۴۹۷: بشکفته صد رنگ گلهای داغم - در سیر ...20شمارهٔ ۴۹۸: شورشی از هایهای گریه می خواهد دلم ...21شمارهٔ ۴۹۹: اگر غیرت عشق مانع نگردد - تنش را ...22شمارهٔ ۵۰۰: یک شورش ما رهبر صد بارش سنگ است - ...23شمارهٔ ۵۰۱: نهان شد صافی ام ز آمیزش ناصاف این ...24شمارهٔ ۵۰۲: شب از رنج خمار آزرده بودم - نمی خ ...25شمارهٔ ۵۰۳: با شب تیره ز تاریکی آن مو گفتم - ...26شمارهٔ ۵۰۴: گل و می از لب و رخساره اش می ریخت ...27شمارهٔ ۵۰۵: نماند خون دل و کار عشق در پیش است ...28شمارهٔ ۵۰۶: آنچه حاصل شد ز کشت همتم - در کنار ...29شمارهٔ ۵۰۷: گر به گرد روی او گردیده ام، عیبم ...30شمارهٔ ۵۰۸: ما شیشه به دست طرب آلود شکستیم - ...31شمارهٔ ۵۰۹: تاب عنان گرفتن یک ناله ام نماند - ...32شمارهٔ ۵۱۰: نی ز خار این چمن غمگین، نه از گل ...33شمارهٔ ۵۱۱: ملامت چون کنم اهل هوس را، کز گل ر ...34شمارهٔ ۵۱۲: ما را چه کار است، با کار مردم؟ - ...35شمارهٔ ۵۱۳: دل به استحضار آیات شهادت زنده است ...36شمارهٔ ۵۱۴: دایم غم نخوردن یک بوس می خورم - ب ...37شمارهٔ ۵۱۵: چشم و دل پاس خیالش را به نوبت داش ...38شمارهٔ ۵۱۶: نشاط از سبزه مینا ندیدم - طرب از ...39شمارهٔ ۵۱۷: این که هستی خوانده ای، از نیستی ه ...40شمارهٔ ۵۱۸: شد فراموش ز تکرار خموشی سخنم - تخ ...41شمارهٔ ۵۱۹: جنون در چوب گل پیچد ز سودایی که م ...42شمارهٔ ۵۲۰: قطره چندی نصیب کام خشکم بیش نیست ...43شمارهٔ ۵۲۱: کسی به چشم تو از ناز در نمی آید - ...44شمارهٔ ۵۲۲: یاد مستان ندهد آدم هشیار، سرود - ...45شمارهٔ ۵۲۳: می زنم گام و ندارم خبری - من درین ...46شمارهٔ ۵۲۴: نرگسم، نرگس، ندارم از طرب جز تهمت ...47شمارهٔ ۵۲۵: مویی شده ام، به که به موی تو بساز ...48شمارهٔ ۵۲۶: دستم نگشت با گل داغ تو آشنا - گلچ ...49شمارهٔ ۵۲۷: در میان هستی ما، نیستی گل کرده اس ...50شمارهٔ ۵۲۸: گویند که آزار، مکافات گناه است - ...51شمارهٔ ۵۲۹: بر سر خود جای می دادند ما را دلبر ...52شمارهٔ ۵۳۰: گرفته جان به کف، آن مهرتابان را ه ...53شمارهٔ ۵۳۱: بس که در هر سخنم صد غلط آید به زب ...54شمارهٔ ۵۳۲: مادر ایام بی مهر است و من نازک مز ...55شمارهٔ ۵۳۳: جور کنی، وفا کنم، زخم زنی، دعا کن ...56شمارهٔ ۵۳۴: برنیاوردم سری از کهنه اوراق فلک - ...57شمارهٔ ۵۳۵: جوانی ام به جفا رفت و موسم پیری س ...58شمارهٔ ۵۳۶: تا توان از باغ وصلش صد گل یکدست چ ...59شمارهٔ ۵۳۷: دست مطرب را زآب جویبار تار ساز - ...60شمارهٔ ۵۳۸: وقت و بی وقت بخور می اگرت حوصله ا ...61شمارهٔ ۵۳۹: بی او غم پا و سر ندارم - گر جان ب ...62شمارهٔ ۵۴۰: دانسته، رو به تیغ نگاه تو آمدم - ...63شمارهٔ ۵۴۱: دلخوشی هرگز نمی افتد شگون بر اهل ...64شمارهٔ ۵۴۲: ظلمت شام غم از نور سحر می بینم - ...65شمارهٔ ۵۴۳: سرفرازیها کنم چون پای بست او شوم ...66شمارهٔ ۵۴۴: پای از جهان کشیده قراری گرفته ایم ...67شمارهٔ ۵۴۵: بی لاله رخسارت، گر سیر چمن کردم - ...68شمارهٔ ۵۴۶: داغها دارد دلم از دست بیداد فلک - ...69شمارهٔ ۵۴۷: تا تیر در کمان بود، رنگ نشان ندید ...70شمارهٔ ۵۴۸: نشوم چرا سیه رو، که چو مردمان دید ...71شمارهٔ ۵۴۹: شب خدنگ ناله ای بر آسمان انداختم ...72شمارهٔ ۵۵۰: برگل فکنم دست رد و روی تو گیرم - ...73شمارهٔ ۵۵۱: مجروح چون کلیدیم، ما از زبان مردم ...74شمارهٔ ۵۵۲: گریه شادی ز مینای شراب آموختم - ن ...75شمارهٔ ۵۵۳: گل ز دستم رفته و من خار پیدا می ک ...76شمارهٔ ۵۵۴: تردامنی به کف داد، سرخانه حبابم - ...77شمارهٔ ۵۵۵: ز خیال دهنت تنگ شکر می گریم - یاد ...78شمارهٔ ۵۵۶: ز بهر صبر بلبل، بی تو در گلزار می ...79شمارهٔ ۵۵۷: من و آن گوشه وحدت، که ز بینایی دل ...80شمارهٔ ۵۵۸: نایب مستی شده هشیاری ام - خواب بد ...81شمارهٔ ۵۵۹: به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دان ...82شمارهٔ ۵۶۰: یک نیستان خنده دارد بر تنم آزادگی ...83شمارهٔ ۵۶۱: ز تاب آتش نظاره ات چو آب شوم - ز ...84شمارهٔ ۵۶۲: همچو نرگس در چمن گر میگسار افتاده ...85شمارهٔ ۵۶۳: غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند ...86شمارهٔ ۵۶۴: هرگز نمی گیرد کسی جز درد، بازوی م ...87شمارهٔ ۵۶۵: قبای عافیت در بر ندارم - کلاه دلخ ...88شمارهٔ ۵۶۶: سایه ام از تیره روزی، لیک در ایوا ...89شمارهٔ ۵۶۷: از بس ز پا فتاده ایام پیری ام - ن ...90شمارهٔ ۵۶۸: برآرد اشکها رنگ کبوترهای صحرایی - ...91شمارهٔ ۵۶۹: بس که رزق ما طفیلی شد ز دیوان قضا ...92شمارهٔ ۵۷۰: جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر ...93شمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صب ...94شمارهٔ ۵۷۲: خوش آنکه موج زن وصل آن نگار شوم - ...95شمارهٔ ۵۷۳: در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم ...96شمارهٔ ۵۷۴: یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم ...97شمارهٔ ۵۷۵: کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معل ...98شمارهٔ ۵۷۶: طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن ن ...99شمارهٔ ۵۷۷: چه سان منزل شناس راه دل باشم، که ...100شمارهٔ ۵۷۸: بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به ...101شمارهٔ ۵۷۹: تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی ماد ...102شمارهٔ ۵۸۰: در عزای کوهکن از بس که بر هم خورد ...103شمارهٔ ۵۸۱: هرگز چو ریگ شیشه ساعت نشد نصیب - ...104شمارهٔ ۵۸۲: همچو طفل نوسخن، یک حرف ما مربوط ن ...105شمارهٔ ۵۸۳: نشنود از من کسی یک حرف پیش از حرف ...106شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...107شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...108شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...109شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...110شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...111شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...112شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...113شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...114شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...115شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...116شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...117شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...118شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...119شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...120شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...121شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...122شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...123شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...124شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...125شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...126شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...127شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...128شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...129شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...130شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...131شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...132شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...133شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...134شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...135شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...136شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...137شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...138شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...139شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...140شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...141شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...142شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...143شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...144شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...145شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...146شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...147شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...148شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...149شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...150شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...151شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...152شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...153شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...154شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...155شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...156شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...157شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...158شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...159شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...160شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...161شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...162شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...163شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...164شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...165شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...166شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...167شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...168شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...169شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...170شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...171شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...172شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...173شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...174شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...175شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...176شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...177شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...178شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...179شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...180شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...181شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...182شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...183شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...184شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...185شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...186شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...187شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...188شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...189شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...190شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...191شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...192شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...193شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...194شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...195شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...196شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...197شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...198شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...199شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...200شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...201شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...202شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...203شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...204شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...205شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...206شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...207شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...208شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...209شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...210شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...211شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...212شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...213شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...214شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...215شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...216شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...217شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...218شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...219شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...220شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...221شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...222شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...223شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...224شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...225شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...226شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...227شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...228شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...229شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...230شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...231شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...232شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...233شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...234شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...235شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...236شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...237شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...238شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...239شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...240شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...241شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...242شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...243شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...244شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...245شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...246شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...247شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...248شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...249شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...250شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...251شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...252شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...253شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...254شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...255شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...256شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...257شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...258شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...259شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...260شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...261شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...262شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...263شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...264شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...265شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...266شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...267شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...268شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...269شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...270شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...271شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...272شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...273شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...274شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...275شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...276شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...277شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...278شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...279شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...280شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...281شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...282شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...283شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...284شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...285شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...286شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...287شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...288شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...289شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...290شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ