کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چو مینا گرچه آیین قدح نوشی نمی دانم
    لبالب گر شوم از باده، بیهوشی نمی دانم
    مده خیاط دوران، گو قبای اطلسم چون گل
    که من آیینه ام، غیر از نمدپوشی نمی دانم
    اگر سرو سهی باشم، ز ناشایستگی خود را
    به آن شمشاد قامت، باب همدوشی نمی دانم
    ز بس در دل نشسته نقش باغستان رخسارش
    ز خاکم گر دمد نسیان، فراموشی نمی دانم
    چو آن خاری که با گل می گذارد سر به یک بالین
    به او همخوابه ام، لیکن هم آغوشی نمی دانم
    به رنگ نرگسش از مستی ام صد شور و شر خیزد
    به این مستی، چو وابینی، قدح نوشی نمی دانم
    به تقلید مکرر گفتگویی چند، چون طوطی
    تلاش افروز نطقم، قدر خاموشی نمی دانم
    درین میخانه گر صد جا مقام دلنشین باشد
    مقامی بهتر از آن سوی مدهوشی نمی دانم
    چو مروارید بردم سر به گوش آن صنم، طغرا
    ولی از بی زبانی، طرز سرگوشی نمی دانم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha