به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۵۱۸: شد فراموش ز تکرار خموشی سخنم - تخته مشق سکوت است زبان در دهنم

880عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

شد فراموش ز تکرار خموشی سخنم
تخته مشق سکوت است زبان در دهنم
بس که بی روی تو دارم سر خونریزی خود
می شوم کشته، اگر تیغ کشد موی تنم!
ز آب غربت به سر راه نشاطم گل شد
هر غباری که به دل بود ز خاک وطنم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵۱۷: این که هستی خوانده ای، از نیستی ه ...2شمارهٔ ۵۱۸: شد فراموش ز تکرار خموشی سخنم - تخ ...3شمارهٔ ۵۱۹: جنون در چوب گل پیچد ز سودایی که م ...4شمارهٔ ۵۲۰: قطره چندی نصیب کام خشکم بیش نیست ...5شمارهٔ ۵۲۱: کسی به چشم تو از ناز در نمی آید - ...6شمارهٔ ۵۲۲: یاد مستان ندهد آدم هشیار، سرود - ...7شمارهٔ ۵۲۳: می زنم گام و ندارم خبری - من درین ...8شمارهٔ ۵۲۴: نرگسم، نرگس، ندارم از طرب جز تهمت ...9شمارهٔ ۵۲۵: مویی شده ام، به که به موی تو بساز ...10شمارهٔ ۵۲۶: دستم نگشت با گل داغ تو آشنا - گلچ ...11شمارهٔ ۵۲۷: در میان هستی ما، نیستی گل کرده اس ...12شمارهٔ ۵۲۸: گویند که آزار، مکافات گناه است - ...13شمارهٔ ۵۲۹: بر سر خود جای می دادند ما را دلبر ...14شمارهٔ ۵۳۰: گرفته جان به کف، آن مهرتابان را ه ...15شمارهٔ ۵۳۱: بس که در هر سخنم صد غلط آید به زب ...16شمارهٔ ۵۳۲: مادر ایام بی مهر است و من نازک مز ...17شمارهٔ ۵۳۳: جور کنی، وفا کنم، زخم زنی، دعا کن ...18شمارهٔ ۵۳۴: برنیاوردم سری از کهنه اوراق فلک - ...19شمارهٔ ۵۳۵: جوانی ام به جفا رفت و موسم پیری س ...20شمارهٔ ۵۳۶: تا توان از باغ وصلش صد گل یکدست چ ...21شمارهٔ ۵۳۷: دست مطرب را زآب جویبار تار ساز - ...22شمارهٔ ۵۳۸: وقت و بی وقت بخور می اگرت حوصله ا ...23شمارهٔ ۵۳۹: بی او غم پا و سر ندارم - گر جان ب ...24شمارهٔ ۵۴۰: دانسته، رو به تیغ نگاه تو آمدم - ...25شمارهٔ ۵۴۱: دلخوشی هرگز نمی افتد شگون بر اهل ...26شمارهٔ ۵۴۲: ظلمت شام غم از نور سحر می بینم - ...27شمارهٔ ۵۴۳: سرفرازیها کنم چون پای بست او شوم ...28شمارهٔ ۵۴۴: پای از جهان کشیده قراری گرفته ایم ...29شمارهٔ ۵۴۵: بی لاله رخسارت، گر سیر چمن کردم - ...30شمارهٔ ۵۴۶: داغها دارد دلم از دست بیداد فلک - ...31شمارهٔ ۵۴۷: تا تیر در کمان بود، رنگ نشان ندید ...32شمارهٔ ۵۴۸: نشوم چرا سیه رو، که چو مردمان دید ...33شمارهٔ ۵۴۹: شب خدنگ ناله ای بر آسمان انداختم ...34شمارهٔ ۵۵۰: برگل فکنم دست رد و روی تو گیرم - ...35شمارهٔ ۵۵۱: مجروح چون کلیدیم، ما از زبان مردم ...36شمارهٔ ۵۵۲: گریه شادی ز مینای شراب آموختم - ن ...37شمارهٔ ۵۵۳: گل ز دستم رفته و من خار پیدا می ک ...38شمارهٔ ۵۵۴: تردامنی به کف داد، سرخانه حبابم - ...39شمارهٔ ۵۵۵: ز خیال دهنت تنگ شکر می گریم - یاد ...40شمارهٔ ۵۵۶: ز بهر صبر بلبل، بی تو در گلزار می ...41شمارهٔ ۵۵۷: من و آن گوشه وحدت، که ز بینایی دل ...42شمارهٔ ۵۵۸: نایب مستی شده هشیاری ام - خواب بد ...43شمارهٔ ۵۵۹: به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دان ...44شمارهٔ ۵۶۰: یک نیستان خنده دارد بر تنم آزادگی ...45شمارهٔ ۵۶۱: ز تاب آتش نظاره ات چو آب شوم - ز ...46شمارهٔ ۵۶۲: همچو نرگس در چمن گر میگسار افتاده ...47شمارهٔ ۵۶۳: غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند ...48شمارهٔ ۵۶۴: هرگز نمی گیرد کسی جز درد، بازوی م ...49شمارهٔ ۵۶۵: قبای عافیت در بر ندارم - کلاه دلخ ...50شمارهٔ ۵۶۶: سایه ام از تیره روزی، لیک در ایوا ...51شمارهٔ ۵۶۷: از بس ز پا فتاده ایام پیری ام - ن ...52شمارهٔ ۵۶۸: برآرد اشکها رنگ کبوترهای صحرایی - ...53شمارهٔ ۵۶۹: بس که رزق ما طفیلی شد ز دیوان قضا ...54شمارهٔ ۵۷۰: جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر ...55شمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صب ...56شمارهٔ ۵۷۲: خوش آنکه موج زن وصل آن نگار شوم - ...57شمارهٔ ۵۷۳: در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم ...58شمارهٔ ۵۷۴: یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم ...59شمارهٔ ۵۷۵: کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معل ...60شمارهٔ ۵۷۶: طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن ن ...61شمارهٔ ۵۷۷: چه سان منزل شناس راه دل باشم، که ...62شمارهٔ ۵۷۸: بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به ...63شمارهٔ ۵۷۹: تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی ماد ...64شمارهٔ ۵۸۰: در عزای کوهکن از بس که بر هم خورد ...65شمارهٔ ۵۸۱: هرگز چو ریگ شیشه ساعت نشد نصیب - ...66شمارهٔ ۵۸۲: همچو طفل نوسخن، یک حرف ما مربوط ن ...67شمارهٔ ۵۸۳: نشنود از من کسی یک حرف پیش از حرف ...68شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...69شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...70شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...71شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...72شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...73شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...74شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...75شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...76شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...77شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...78شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...79شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...80شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...81شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...82شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...83شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...84شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...85شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...86شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...87شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...88شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...89شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...90شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...91شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...92شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...93شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...94شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...95شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...96شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...97شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...98شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...99شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...100شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...101شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...102شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...103شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...104شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...105شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...106شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...107شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...108شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...109شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...110شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...111شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...112شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...113شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...114شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...115شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...116شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...117شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...118شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...119شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...120شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...121شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...122شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...123شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...124شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...125شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...126شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...127شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...128شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...129شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...130شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...131شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...132شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...133شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...134شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...135شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...136شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...137شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...138شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...139شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...140شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...141شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...142شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...143شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...144شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...145شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...146شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...147شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...148شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...149شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...150شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...151شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...152شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...153شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...154شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...155شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...156شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...157شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...158شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...159شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...160شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...161شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...162شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...163شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...164شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...165شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...166شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...167شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...168شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...169شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...170شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...171شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...172شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...173شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...174شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...175شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...176شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...177شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...178شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...179شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...180شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...181شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...182شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...183شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...184شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...185شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...186شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...187شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...188شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...189شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...190شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...191شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...192شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...193شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...194شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...195شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...196شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...197شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...198شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...199شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...200شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...201شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...202شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...203شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...204شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...205شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...206شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...207شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...208شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...209شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...210شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...211شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...212شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...213شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...214شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...215شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...216شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...217شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...218شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...219شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...220شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...221شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...222شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...223شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...224شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...225شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...226شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...227شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...228شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...229شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...230شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...231شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...232شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...233شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...234شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...235شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...236شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...237شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...238شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...239شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...240شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...241شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...242شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...243شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...244شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...245شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...246شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...247شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...248شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...249شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...250شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...251شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...252شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ