به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۵۲۹: بر سر خود جای می دادند ما را دلبران - همچو گل در کیسه گر یک مشت زر می داشتیم

880عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

بر سر خود جای می دادند ما را دلبران
همچو گل در کیسه گر یک مشت زر می داشتیم
گریه می کردیم در هجران فردوس وطن
ما غریبان گر نشانی از پدر می داشتیم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵۲۸: گویند که آزار، مکافات گناه است - ...2شمارهٔ ۵۲۹: بر سر خود جای می دادند ما را دلبر ...3شمارهٔ ۵۳۰: گرفته جان به کف، آن مهرتابان را ه ...4شمارهٔ ۵۳۱: بس که در هر سخنم صد غلط آید به زب ...5شمارهٔ ۵۳۲: مادر ایام بی مهر است و من نازک مز ...6شمارهٔ ۵۳۳: جور کنی، وفا کنم، زخم زنی، دعا کن ...7شمارهٔ ۵۳۴: برنیاوردم سری از کهنه اوراق فلک - ...8شمارهٔ ۵۳۵: جوانی ام به جفا رفت و موسم پیری س ...9شمارهٔ ۵۳۶: تا توان از باغ وصلش صد گل یکدست چ ...10شمارهٔ ۵۳۷: دست مطرب را زآب جویبار تار ساز - ...11شمارهٔ ۵۳۸: وقت و بی وقت بخور می اگرت حوصله ا ...12شمارهٔ ۵۳۹: بی او غم پا و سر ندارم - گر جان ب ...13شمارهٔ ۵۴۰: دانسته، رو به تیغ نگاه تو آمدم - ...14شمارهٔ ۵۴۱: دلخوشی هرگز نمی افتد شگون بر اهل ...15شمارهٔ ۵۴۲: ظلمت شام غم از نور سحر می بینم - ...16شمارهٔ ۵۴۳: سرفرازیها کنم چون پای بست او شوم ...17شمارهٔ ۵۴۴: پای از جهان کشیده قراری گرفته ایم ...18شمارهٔ ۵۴۵: بی لاله رخسارت، گر سیر چمن کردم - ...19شمارهٔ ۵۴۶: داغها دارد دلم از دست بیداد فلک - ...20شمارهٔ ۵۴۷: تا تیر در کمان بود، رنگ نشان ندید ...21شمارهٔ ۵۴۸: نشوم چرا سیه رو، که چو مردمان دید ...22شمارهٔ ۵۴۹: شب خدنگ ناله ای بر آسمان انداختم ...23شمارهٔ ۵۵۰: برگل فکنم دست رد و روی تو گیرم - ...24شمارهٔ ۵۵۱: مجروح چون کلیدیم، ما از زبان مردم ...25شمارهٔ ۵۵۲: گریه شادی ز مینای شراب آموختم - ن ...26شمارهٔ ۵۵۳: گل ز دستم رفته و من خار پیدا می ک ...27شمارهٔ ۵۵۴: تردامنی به کف داد، سرخانه حبابم - ...28شمارهٔ ۵۵۵: ز خیال دهنت تنگ شکر می گریم - یاد ...29شمارهٔ ۵۵۶: ز بهر صبر بلبل، بی تو در گلزار می ...30شمارهٔ ۵۵۷: من و آن گوشه وحدت، که ز بینایی دل ...31شمارهٔ ۵۵۸: نایب مستی شده هشیاری ام - خواب بد ...32شمارهٔ ۵۵۹: به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دان ...33شمارهٔ ۵۶۰: یک نیستان خنده دارد بر تنم آزادگی ...34شمارهٔ ۵۶۱: ز تاب آتش نظاره ات چو آب شوم - ز ...35شمارهٔ ۵۶۲: همچو نرگس در چمن گر میگسار افتاده ...36شمارهٔ ۵۶۳: غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند ...37شمارهٔ ۵۶۴: هرگز نمی گیرد کسی جز درد، بازوی م ...38شمارهٔ ۵۶۵: قبای عافیت در بر ندارم - کلاه دلخ ...39شمارهٔ ۵۶۶: سایه ام از تیره روزی، لیک در ایوا ...40شمارهٔ ۵۶۷: از بس ز پا فتاده ایام پیری ام - ن ...41شمارهٔ ۵۶۸: برآرد اشکها رنگ کبوترهای صحرایی - ...42شمارهٔ ۵۶۹: بس که رزق ما طفیلی شد ز دیوان قضا ...43شمارهٔ ۵۷۰: جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر ...44شمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صب ...45شمارهٔ ۵۷۲: خوش آنکه موج زن وصل آن نگار شوم - ...46شمارهٔ ۵۷۳: در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم ...47شمارهٔ ۵۷۴: یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم ...48شمارهٔ ۵۷۵: کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معل ...49شمارهٔ ۵۷۶: طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن ن ...50شمارهٔ ۵۷۷: چه سان منزل شناس راه دل باشم، که ...51شمارهٔ ۵۷۸: بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به ...52شمارهٔ ۵۷۹: تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی ماد ...53شمارهٔ ۵۸۰: در عزای کوهکن از بس که بر هم خورد ...54شمارهٔ ۵۸۱: هرگز چو ریگ شیشه ساعت نشد نصیب - ...55شمارهٔ ۵۸۲: همچو طفل نوسخن، یک حرف ما مربوط ن ...56شمارهٔ ۵۸۳: نشنود از من کسی یک حرف پیش از حرف ...57شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...58شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...59شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...60شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...61شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...62شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...63شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...64شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...65شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...66شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...67شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...68شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...69شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...70شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...71شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...72شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...73شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...74شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...75شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...76شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...77شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...78شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...79شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...80شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...81شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...82شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...83شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...84شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...85شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...86شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...87شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...88شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...89شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...90شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...91شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...92شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...93شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...94شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...95شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...96شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...97شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...98شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...99شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...100شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...101شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...102شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...103شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...104شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...105شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...106شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...107شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...108شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...109شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...110شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...111شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...112شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...113شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...114شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...115شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...116شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...117شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...118شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...119شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...120شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...121شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...122شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...123شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...124شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...125شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...126شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...127شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...128شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...129شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...130شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...131شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...132شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...133شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...134شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...135شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...136شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...137شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...138شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...139شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...140شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...141شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...142شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...143شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...144شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...145شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...146شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...147شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...148شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...149شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...150شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...151شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...152شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...153شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...154شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...155شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...156شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...157شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...158شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...159شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...160شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...161شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...162شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...163شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...164شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...165شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...166شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...167شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...168شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...169شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...170شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...171شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...172شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...173شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...174شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...175شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...176شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...177شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...178شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...179شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...180شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...181شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...182شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...183شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...184شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...185شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...186شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...187شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...188شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...189شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...190شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...191شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...192شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...193شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...194شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...195شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...196شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...197شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...198شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...199شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...200شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...201شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...202شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...203شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...204شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...205شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...206شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...207شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...208شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...209شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...210شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...211شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...212شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...213شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...214شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...215شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...216شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...217شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...218شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...219شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...220شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...221شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...222شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...223شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...224شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...225شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...226شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...227شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...228شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...229شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...230شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...231شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...232شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...233شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...234شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...235شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...236شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...237شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...238شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...239شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...240شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...241شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ